رکنالدین حائریزاده، متخلص به رکنی حائری، از نقاشان معاصر ایران است. او در نقاشیهای اکسپرسیو خود از عناصر کهن و معاصر ایرانی بهره میگیرد. لحن کنایی، گزنده و صریح در قبال موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از مشخصههای اصلی آثار رکنی است. رکن الدین حائری زاده ریشههای درگیری خود با هنر را در دوران کودکی جستجو میکند: «برنامههای تلویزیونی در آن زمان بیشتر تبلیغات اسلامیِ جنگ، شهدا و مذهب را به تصویر میکشیدند، اما گاهی اوقات در آخرهفتهها فیلم کارگردانهایی نظیر آندره تارکوفسکی، کوروساوا، آیزنشتاین را نمایش میدادند […] مثلاً دیدن مردی که در سکوت ده دقیقهی تمام در یک چشمانداز زیبا قدم میزد مرا تحت تأثیر قرار داد و من حیرت كردم که: آیا این فیلم است؟ آیا این هنر است؟»
او بعدها نزد احمد امیننظر رفت و به صورت حرفهای تعلیم نقاشی دید. حائری نخستین کارنمای انفرادی خود را در گالری الهه برگزار کرد. اثر او در سال 1382 در ششمین بیینال تهران برگزیده شد. اقبال نوگرایان هنر ایران نسبت به آثار او و موفقیت او در دوسالانه موجبات مهاجرت او به دبی را فراهم آورد. او به همراه برادرزادهاش رامین حائریزاده از سال 2009 در دبی اقامت گزید و فعالیت هنری خود را در این کشور ادامه داده است. او در این سالها با گالری هلندی-اماراتی ایزابل ون دن اینده همکاری مستمری داشته است. رکنی حائری نخستین هنرمند ایرانی بود که آثارش توسط گالری ساتچی خریداری شد و دو تابلوی «رقص چاقو» و «جشن ایرانی» او در سال 1387 به مالکیت ساتچی درآمد.
حائری در آثار خود موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و خاورمیانه را دستمایه قرار میدهد و با بهرهگیری از برخی نقشمایهها و تیپهای هویتی به تابلوهای خود رنگوبویی بومی میبخشد. او در پرداخت این موضوعات، با پررنگ کردن تضادها و تناقضات و اغراق در وضعیتهای بدنی، پوششها، زوایای دید و کمپوزیسیون کلی، فضایی گروتسک میآفریند. نقد فرهنگ مردسالار یکی از دغدغههای پرتکرار در آثار اوست.
برای نمونه گالری ساتچی در توضیح تابلوی یک عروسی مرسومِ ایرانی آورده است: «رکنی حائریزاده از نقاشی به عنوان ابزاری برای نقد جنبههای ریاکارانهی فرهنگ خود استفاده میکند. یک عروسی مرسوم ایرانی که حائریزاده به تصویر کشیده بهشکلی کنایی، فرایند ازدواج به سبک ایرانی را توصیف میکند. مردان و زنان که شبیه به دو گلهی ماموت بازنمایی شدهاند، از لحاظ فیزیکی در دو گروه جای گرفتهاند. این دو فضا که به واسطهی پرده تفکیک شده، با اتصال به هم یک سالن بزرگ را تشکیل میدهند. در سمت مردانه، میهمانان در میان میزهای پذیرایی پر از آب، موسیقی زنده، و تزئینات گلهای سرسبز چرخ میزنند. درحالیکه بخش زنانه بسیار منضبط و فاقد تجمل است. گذشته از فشن شو گروتسک توسط همسران و دوستدخترهای آراسته، فقط یک بوقلمون کثیف در میان است و چراغها روشن مانده تا روحیهی مهمانی بیش از حد تهییج نشود. حائریزاده این صحنهها را با ذوقی طنزپردازانه به تصویر میکشد و همچون کاریکاتوری بیرحمانه و بسیار دقیق همهی جزئیات را لحاظ میکند».