تهران،
خیابان ولیعصر، بالاتر از پارکوی، روبروی بانک صنعت و معدن، پلاک ۲۷۹۸
1 دی22 December - 10 دی 140231 December 2023
فروغ تنانگیاش را به جهان سپرد تا از آن شعر تراوش کند. اشعاری که تازگی و جان زبانشان هنوز در تکاپوی نگاه ما حیرتانگیز و متجلی است. عمق معنا ، ساحت گشوده و بیحفاظی که حتی پردهگشایی از آن، حقیقت او را در ظهور و محوشدگی رازآلودش تصرف ناپذیر میکند.
تبدیل سوژهی فروغ به تصویر، نمادین کردن تنانگی او در پیشگاه نگاه ما است. من پارههای تن او را از نو در راهروی معنا تصویرکردهام تا همواره فراخوان اصالت در سکوت او باشم. سکوتی که هر چیز را عریان میکند تا از انفعال گریخته باشد. چهرهای که فراخوان حرکت است. من چهره او را به زبان تصویر آمیختهام تا بیان از او، دلالت بر مواجهه و بیداری ما باشد. این مواجهه، سرچشمه رازورزی است یا هرآنچه از پیش در افق دید و برون خویشی او قرار دارد. من از فراز، بر تن و چهره اش پرداختهام تا همچنان، تفسیرگر رازهای هستیشناسانهی او باشم. رازی که به تملک در نمیآید، رازی که نباید آن را رها کرد و در عین حال باید در آن شناور ماند. در واقع گفتن از گفته و بیان او خالی از هر رخداد، ضرورت و ادای دین است.
سعید احمدزاده - آذر ماه 1402
تبدیل سوژهی فروغ به تصویر، نمادین کردن تنانگی او در پیشگاه نگاه ما است. من پارههای تن او را از نو در راهروی معنا تصویرکردهام تا همواره فراخوان اصالت در سکوت او باشم. سکوتی که هر چیز را عریان میکند تا از انفعال گریخته باشد. چهرهای که فراخوان حرکت است. من چهره او را به زبان تصویر آمیختهام تا بیان از او، دلالت بر مواجهه و بیداری ما باشد. این مواجهه، سرچشمه رازورزی است یا هرآنچه از پیش در افق دید و برون خویشی او قرار دارد. من از فراز، بر تن و چهره اش پرداختهام تا همچنان، تفسیرگر رازهای هستیشناسانهی او باشم. رازی که به تملک در نمیآید، رازی که نباید آن را رها کرد و در عین حال باید در آن شناور ماند. در واقع گفتن از گفته و بیان او خالی از هر رخداد، ضرورت و ادای دین است.
سعید احمدزاده - آذر ماه 1402