عاملی كه باعث تداوم حركت شهریار احمدی میشود و كنش نقاشی او را ادامه میدهد، غالباً از دل كارهای قبلی وی، از قبل جرقه زده است. مجموعه «اصطبل اساطیر» از دل نقاشیهایی متولد شد كه از مورد توجهترین نقاشیهای شهریار احمدی هستند، مجموعهای موسوم به «معراج» که یکی از آنها در بینال بینالمللی ونیز در سال ٢٠١٥ به نمایش درآمد.
روایت معراج، سفر پیامبر خدا به عالم بالا و دیدار ایشان از بهشت و پیامبران تصویری شناختهشده در نگارگری ایرانی است. در این سفر جبریل، فرشته مقرب و حیوانی اساطیری موسوم به براق ایشان را همراهی میكند. پیامبر سوار بر مركبِ برقآسای خود هفت آسمان را میپیماید. به روایت نویسدگان، براق، حیوانی است كمی كوچكتر از اسب با صورتی شبیه آدمیان، پاهای گاو، دم شیر و بالهایی بر پشت.
نقاشی احمدی، روایت سفر اسبهای از این گونه است. براق، رخش، دُلدُل و شبدیز كه به سركردگی براق به مقصدی نامعلوم در آسمان در حال صعودند. گویی اینان که زمانی صرفاً به فرمان راهبر خود قادر به حركت بودند، اكنون آگاهانه و كاملاً هشیار میتازند.
همچون عمده آثار متأخر شهریار احمدی، این نقاشی هم درباره درهمتنیدگی تاریخ قدسی با بافتِ واقعی تاریخ است، رابطهای كه اسطوره و واقعیت را طوری كنار هم تركیب میکند كه از دل آن روایتی تازه متولد میشود كه فقط خاص اقلیم ایران است.
تصویر تجمع مَركبهای اساطیری و تاریخی، با نقاشی كنشی اكسپرسیونیستی، استفاده هوشمندانه از فرمهای تكهپاره و رنگهای درخشان در دل فضای هارمونیك آبی رنگ و ساختار قدرتمند و در عین حال شكننده این نقاشی كه با خطوط ظریف و دقیق سعی در مهار این فرمهای سیاه و فرّار دارد، چشماندازی خاص و کمنظیر را به روی چشم مخاطب باز میگشاید.