نظم، ظرافت و دقت در اجرا را میتوان خصوصیات مشترک نقاشیهای رضا خدادادی دانست که در مجموعه آثار «حیرانی» به شکوفایی خیرهکنندهای رسیدهاند. خدادادی که دلبسته اشعار عارفانه ادب فارسی است، در این مجموعه رویکردی کاملاً شرقی به مقوله طبیعت داشته است. به همین دلیل با آنکه کلیت تابلوی پیشرو یادآور نیزارهاست، اما نگاه هنرمند به آنها کاملاً از پرداخت طبیعتگرایانه و رئالیستی فاصله گرفته و به قلمرو انتزاع وارد شده است.
دیدن، جذبه و تمرکز که به عنوان اصلیترین اصول هنر نقاشی شرقی شناخته میشوند، در دستان هنرمند خدادادی با وجوه هنر انتزاعی و مدرن به هم میآمیزند و تابلوهایی لطیف، شاعرانه و آرام را شکل میدهند که برای دستیابی به روح جاری در آن میباید به تفکری مراقبهگونه دست زد.
هنرمند خطوط رنگی فراوانی را با دقت وسواسگونه بر روی هم قرار داده و بدین طریق فضایی خلق کرده که همه چیز در آن به اقلیت رسیده است؛ در تابلو هیچ اثری از تنوع سطوح دیده نمیشود؛ اثری از پیکره نیست، طبیعت به کمترین صورت خود ساده شده؛ فرم به خط و خط به منحنیهای یکدست تقلیل یافته و در این سادگی است که فرم بسیط تابلو بیش از آنکه نمایی طبیعی و زمینی باشد، تجسم عالمی «مثالی» میشود که خیالانگیز، شاعرانه و شگفتانگیز نیز هست. بدین طریق خدادادی انگارههای عرفان ایرانی را به تجسمهای بصری ترجمه کرده است.
هارمونی رنگی نیز در این اثر بر مفاهیم عارفانه تأکیدی مضاعف دارد. رنگهای گوناگون از طیفهای مختلفی چون بنفش، آبی، سبز، ارغوانی و کرم به واسطه پیچش در یکدیگر آرام میگیرند و به سمت یکدستی و نوع جدیدی از «بیرنگی سالکگونه» پیش میروند. پرداخت هنرمندانه خطوط و استفاده استادانه از متریال رنگ روغن سبب شده فرمهای منحنی، برجسته به نظر آیند و در عمق حاصل از درهم آمیختگی خود، ذهن مخاطب را به تعلیق وادارند؛ گویی در پس این دشت فرازمینی، راهی به ابدیت پنهان مانده که کشفی نو را طلب میکند.