پروانه اعتمادی همچون بسیاری از مدرنیستهای ایرانی از نقاشی آبستره شروع کرد، اما بعد از دورانی کوتاه، به طبیعت بیجان بازگشت، بعد به بافتهها، توریها و ترمهها جذب شد؛ مجموعه انارها را آفرید و سپس دوران کلاژی آمیخته از تمام تجربیات پیشین را ساخته و پرداخته کرد. او در سالهای اخیر بار دیگر به تکنیکها و موضوعات دورههای پیشین بازگشته است.
مجموعه طبیعتبیجانهای او به لحاظ نوع تکنیک اجرایی، منحصر بهفرد هستند؛ گاه مانند تصویر پیش رو با پاستل رنگی کار میشوند که جزو سادهترین متریالهای نقاشی است و گاه با تکنیک مکیسمدیا و استفاده از سیمان و خراشهای عمیق بر دور سطوح، اشکال و فرمهای سادهای از گلدانها، جامها، گلها، صندلیها و لیوانها که در عین داشتن رویکردهای مدرن و سادهسازی سطوح و احجام، به واسطه سادگی در پرداخت خطوط، انتخابهای بیپیرایه، موضوعات ساده و پرسپکتیو حسیِ خاص و درونیِ خود، یادآور نگارگریهای ایرانی و حال و هوای نقاشیهای شرق دور نیز است. شاید بتوان «خلوص» را مهمترین مؤلفه نقاشیهایی مانند اثر حاضر دانست: خلوص در رنگ، فرم، انتخاب موضوع و همنشینی اشیایی ساده و بیتکلف که مانند زندگی همگی یادآور روزمرگی و سادهزیستی و نگاه به عمق چیزها با رویکردی شرقی است. همین ویژگی خاص نقاشیهای پروانه اعتمادی را شکل میبخشد.
در تابلوی پیش رو هنرمند با محدود کردن رنگها و استفاده از تکنیک پاستل گچی به گونهای که عدم تلفیق رنگ را سبب میشود، توانسته رنگها را به خاصترین شکل خود جلوه دهد؛ گلدان گلی را در کنار یک قوری چای گذاشته و یک میوه را در پسِ گلدان پنهان کرده است. هنرمند با پا پس کشیدن از هر نوع جنسیتسازی و تلاش برای واقعیتنگاری، مخاطب را به دیدن فرم اشیا در فراسوی موجودیت مادی و جسمانی چیزهای روزمره و عادی فرا میخواند. گویی روحی یکسان در گلدان، دیوار، زمینه، قوری و میوه جاری است و توانسته همه چیز را در رنگ سرخابی سرزندهای فرو ببرد. تصویر به واسطه استفاده از تونالیتههای رنگ گرم سرخابی، ماژنتا و صورتی در کنار سفید گچی، اثری کاملاً زنده، پر انرژی و کمینهگرایانه را ساخته است. اما همین انرژی به واسطه رنگ سبز که چون سایه روشنی بر کناره برگها لغزیده و قهوهای نشسته بر خاک گلدان و دسته قوری، جنبش افسارگسیخته تصویر را به هارمونی خوشایندی تبدیل میکند که جسورانه، اما چشمنواز باقی میماند. زمینه اثر، با رنگ پاستل آبی روشن، سرخابی پسزمینه را آرام میکند و این آرامش به واسطه خطوط گچی سفید که گاهی عمودی و گاهی مورب و منحنی بر زمینه گذاشته شدهاند، بافت را چاشنی دلپذیر رنگها و سطوح میکند.