آثار ژازه تباتبایی دوپهلو هستند، میتوان آنها را استعارهای از انسان صنعتزدهای دانست که عاری از احساسات و عواطف انسانی شده و مسخ ماشینهاست؛ در عین حال میتوان احساسات و عواطف و حتی شاعرانگی هنرمند را به عنوان یک انسان در برخورد با ماشینیسم در آنها دید.
در اثر حاضر، ژازه درویشی چراغ به دست را ترسیم کرده که ترجمان تصویری این بیت مولاناست:
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
درویشی چراغ به دست با چشمانی خیره به دوردستها یکی از دقیقترین تعابیری است که میتواند آیینه تمامنمای وضعیت بشر امروز باشد. انسان گرفتار در عصر ماشین و تکنولوژیهای دستساز خویش که از حقیقت وجود خود دور مانده است. درویشی که ملول از دیو و دد در پی یافتن حقیقت خویشتن چراغ در دست گرفته و در حالی که گرد شهر میگردد، پوچی زندگی بشر امروز را به او گوشزد میکند.
بدین ترتیب خلق به معنای واقعی در اثر او اتفاق افتاده است. تکههای بیمصرف قراضه و آهنپارهها در اثر او جان گرفته و با مخاطب از در گفتوگو وارد میشود. اینجاست که مرز باریکی میان عدم و وجود، هنر و غیر هنر، هستی و نیستی پدیدار میشود و روح لطیف هنرمند با نگاه طنزآلودش از دل کالبد سخت و سرد و بیروح آهنپارهها خود را مینمایاند. مجسمههای ژازه را میتوان اشعار آهنین نامید. پارادوکسی که میان متریال آهن و روحیه لطیف و برخورد شاعرانه ژازه با این ماده سخت و بیروح حاکم است، بر حیرت مخاطب میافزاید و وی را به تأمل در وضعیت خویشتن فرا میخواند.
بازیافت و اسمبلاژ عاشقانه آهنآلات دورریز و قطعات صنعتی مستعمل اساس مجسمههای ژازه تباتبایی را تشکیل میدهند. مجسمههای وی برساخته از قطعات ماشینآلات صنعتیاند که تفاسیر جسورانهای را به نمایش میگذارند که هم جهانیاند و هم با هنر ایرانی در ارتباطند. در چشم ژازه اوراقفروشیها آیینهای از عصر او هستند و سرزمین آهنینی که از دل آنها سر بر میآورد، گویای احوال انسان معاصر در عصر ماشین است. انسانی که در دنیای خودساخته در میان انبوه ماشینها اسیر و درمانده شده است.
ژازه از نخستین هنرمندانی بود که توانست فرهنگ عامیانه مردم ایران را در آثارش به نمایش بگذارد. او به شیوه خاص خود نمادهای مهم و کهن ایرانی را بازآفرینی میکند. به عقیده وی هنرمند مانند کارخانهای است که میتواند هر چیزی تولید کند. به همین دلیل است که او هنرش را در قالبهای متفاوتی، از ادبیات گرفته تا نقاشی و مجسمهسازی عیان کرد. هرچند این مجسمهها در نگاه اول ممکن است ساده، کودکانه یا بدوی به نظر برسند، اما در دل خود روایتگر داستان سرگذشت انسانی هستند که ترد، شکننده و فانی است و این مجسمههای فلزی وزنه اضطرابانگیز وی را به نمایش میگذارند.