گارنیک در هاکوپیان از نقاشان گروه تالار ایران (قندریز) است که به همراه رویین پاکباز، منصور قندریز، محمدرضا جودت، میرحسین موسوی و دیگران، در دهه ۱۳۴۰ یکی از فعالترین و تأثیرگذارترین نهادهای خصوصی هنری را در تهران پایهگذاری کردند. گروه هنرمندان تالار قندریز جوانانی بودند که در جستوجوی زبانی نو در نقاشی ایران، به ترویج نوعی هنر انتزاعی و ساختارگرا دست یافتند و در این راه به مطالعه تئوریک در هنر غرب از طریق ترجمه و تألیف کتابها و انتشار مجلات پرداختند.
گارنیک در هاکوپیان که فعالیت هنری خود را از زمان تحصیل در هنرستان هنرهای زیبا آغاز کرده بود، با پیوستن به گروه نقاشان تالار قندریز، راه تازهای را در آثارش پی گرفت. او با کارهای سیمانیاش سنت هنری چند صد ساله ارمنی را با کوبیسم اروپایی درآمیخت و به مرور به زبان بصری ویژهای دست یافت.
رویین پاکباز، منتقد هنری مینویسد: «گارنیک در جستوجوهایش از منابع مختلفی چون هنر مدرن غربی، هنرهای سنتی ایران و میراث فرهنگی ارمنی مایه میگیرد. بهویژه از روشهای فضاسازی هندسی کوبیستی و اغراق اکسپرسیونیستی شکل و رنگ و نیز از پیکرنگاری قدیم ایرانی و نقوش تزیینی ارمنی بسیار استفاده میکند. همچنین با نیت دستیابی به قالبهای مناسب برای بیان، مواد و اسلوبهای گوناگونی را میآزماید. جالب آنکه در ماده سخت و زمخت سیمان محملی برای ظرافتکاری مییابد. در واقع تسلط بر زبان تجسمی و مهارت تکنیکی فوقالعاده به او امکان میدهد مهر خود را بر آثارش برجای گذارد. حتی در نقاشیهایی که رد و نشان پیکاسو، براک و یا اکسپرسیونیستهای آلمانی به وضوح دیده میشود، شخصیت مستقل او نیز حی و حاضر است»[۱].
در اثر حاضر که به یکی از دورههای درخشان کاری گارنیک تعلق دارد، نقاش، با استفاده از بافتهای مختلف روی بستر سیمانی، طبیعتبیجانی را شکل داده که به روشی کوبیستی از نقطهدیدهای متفاوت به موضوع نگاه شده است. آنچه این نقاشی را از نمونههای مشابه آثار پیکاسو یا براک متمایز میکند، رنگمایههایی است که کیفیتی بومی به اثر میبخشد.
گارنیک درهاکوپیان با شخصیتی فروتن و گوشهگیر، در دو دهه اخیر کمتر آثارش را به نمایش گذاشته است. نمایشگاه مروری بر آثار وی در پروژه «بازخوانی هنر مدرن ایران» بار دیگر آثار این هنرمند نوگرا را در معرض تماشا قرار داد و توجه و علاقهمندی مارکت هنر ایران را به خود جلب کرد.
[۱] . پاکباز، رویین؛ گارنیک درهاکوپیان، حضور هنرمند غایب؛ نشر نظر، چاپ اول: ۱۳۹۵، ص ۱۸.