تهران،
تهران، ظفر، خیابان ناجی، خیابان فرزان، کوچه نوربخش، بلوار مینای شرقی، پلاک42
29 بهمن18 February - 10 اسفند 14001 March 2022
هرگاه به یک مرکزیت، هر شکلی از یک ارزش بخشیده میشود، هر چه دورتر و در پیرامون مرکز قرار میگیرد، بیاعتبارتر و کمارزشتر شمرده و آن ارزش، خود مقیاسی برای محاسبهی انحراف از معیار تلقی خواهد شد. این امر عمدتا به دست یک گروه مسلط فرادست انجام میپذیرد و در نتیجهی آن پتانسیل اقلیتهایی از جامعه به خاطر ویژگیهای نامتعارف و منحصربهفردشان، در جایگاهی فرودست و کماهمیت ارزشگذاری شده و در طبقهبندیهای حاشیهای قرار میگیرد.
«مطرودان اجتماعی» نتیجهی مناقشات، تعارضات و منازعات درون یک جامعهاند که به سبب از دست دادن تعلق به یک جمع بزرگتر و محروم شدن از مشارکت در نهادهای اجتماعی و تضاد منافع کلیت جامعه با اقلیتشان، احساس رهاشدگی و جدایی اجتماعی دارند. نزدیک به یک قرن است که عمدهی آکادمیها، موزهها و سایر نهادهای هنری، دستاوردهای چنین کسانی را که از استعداد و دیدی غریزی و طبیعی برخوردارند و تأثیری انکارناپذیر بر تاریخ هنر مدرن داشتهاند، به رسمیت نشناخته و همواره آثار چنین آفرینندگانی را ناشیانه، ناجور، زشت و غیرجدی تلقی میکنند.
حتی هنگامی که دنیای هنر به آفرینندگانی خارج از تعاریف حاکماش توجه کرده -که با رفتار و استعداد غریزی خود روالها و قراردهای موجود را به چالش میکشیدند- عموماً آنها را در دستهبندیهایی محدود و دورافتاده قرار داده است زیرا آثار این بخش از پدیدآورندگان هنری را همسو با منطق دیکتهشده و بازتولید کلیشهها نمیداند. مقصود از چنین رفتار و مقاومتی چیست؟ آیا منافعی در اقلیت قرار دادن این قسم از هنرمندان وجود دارد؟ گالریدار، مخاطب، منتقد، مدرس، مجموعهدار و هنردوست با چه پیشفرضهایی بد یا خوب بودن یک اثر هنری را مشخص میکنند؟ معنی و کیفیت خوب و جدی بودن چیست؟ و اساساً بد بودن با چه منطقی مذموم است؟
واقعیت این است که هنرمند آوتسایدر آثارش را برای آنکه به تماشا، فروش یا نقد و بررسی گذاشته شود، نمیآفریند و اصلاً درگیر سلیقه و ذائقهی جریان اصلی نیست – اگرچه بسیارند هنرمندانی از جریان غالب که رویای اصالت، صراحت و جسارت چنین آفرینندگانی را در سر میپرورانند و حتی از شیوههای تکنیکی و بیانی آنها عامدانه وام میگیرند- اما ارزشهای جامعهشناسانه، تاریخی و فرهنگی مهم دیگری سبب میشود با وجود همهی مقاومتی که برخی از هنرمندان، منتقدان، تاریخنگاران و نظریهپردازان هنری در برابر پذیرش آنان از خود نشان میدهند، «آوتسایدرآرت» به موازات جریان اصلی هنر، با جدیت در حرکت است.
هر چقدر دامنهی تحمل و سلایق یک جامعه وسعت بیشتری پیدا کند، شکلگیری گروههای متعدد اجتماعی در آن امکانپذیرتر خواهد شد و این تعدد و تکثر است که در صورت پذیرش، جامعه را به پیش خواهد راند. هدف از نمایش سالانهی آثار هنرمندان آوتسایدر که امسال هشتمین دورهی آن برگزار میشود، به چالش کشیدن این پیشفرضها و چارچوبهای رایج است.