از میان نقاشان آبرنگکار معاصر، سبمات در کیورقیان بیشترین آثار مرتبط با زندگی روزمره، چشماندازهای طبیعی، زندگی شهری و فرهنگ عامه ایران را دارد. او نقاشی پرقریحه بود که دست و ذهنش با هم سازگار و در کار بودند. سمبات در آفریدن تصاویر زندگی روستایی ارامنه و مناظر محله جلفای نو تبحر خاصی داشت. او در طول بیش از پنج دهه فعالیت مستمر هنری، نام خود را در کنار دیگر نقاشان واقعگرای ارمنی اصفهان (جلفای نو) همچون میشا شهبازیان، سرکیس نازاریان و ادیک آیوازیان جاودانه کرد.
باوجود آنکه سبمات در آغاز کار از نظر طراحی و اجرا مدیون شیوه نگارگری ایرانی بود، اما خیلی زود اصول نقاشی آکادمیک را نزد استادش سرکیس خاچاطوریان آموخت. او صورتگر ماهری نیز بود. پرترههایی که او از اعضای خانواده، دوستان، نزدیکانش یا چهرههای شناختهشده کشیده، دال بر تبحر او در چهرهپردازی است.
شناخت و تسلط کافی سمبات از ماده سیال آبرنگ، در کنار ساختوسازهای جسورانه و شگرد خاصش در ساماندهی نقوش و اشکال، تعادل و آرامشی وصفناشدنی به نقاشیهایش و از جمله اثر حاضر بخشیده است. او فضای مادی و معنوی زادبوم خود را به خوبی میشناسد و بدان وفادار است. گاهی مردم کوچه و بازار و گاه بناها و فضاهای همزیست انسان را در موقعیتهای نافذ و ماندگار به تصویر میکشد. او هر بار این مضامین آشنا را به طرزی استادانه از پردههای خیالش میگذراند تا برای بیننده تازگی داشته باشند.
اثر حاضر تصویری از حرکت یک کاروان در فضای کویرهای ایران است. یکی از ویژگیهای این تابلو چیرگی نقاش در رنگبندی مناسب فضاهاست. رنگها بسیار غنی، لطیف و عمیق بوده و خطوط طبیعت با ظرافتی خاص جلوهگری میکنند. در این میان رویکرد واقعگرایانه نقاش در ترکیب با خیالش درهم میآمیزد.
نقاشی پیشرو، وسعتی به گستردگی میدان دید تماشاگر دارد. سمبات در اینجا کوشیده تا در متنی از رنگهای گرم قهوهای، کهربایی و اخرایی که با نیمرنگهای سرد لایهبندی شدهاند، طرحی از کاروان بههم پیوسته شترها را در یک مسیر خطی و همجهت عرضه کند. بافتی یکسان که انگیزه پدیدآمدنش حرکت رنگ در نور، فضا و حجم است، سراسر پرده نقاشی را فراگرفتهاست. در پیرامون تصویر نیز بخشی از بافت سنگ و حدود مقطع تپهای که نقاش از بالای آن ناظر چنین صحنهای است، برای تأکید بر عمقنمایی در مرکز تابلو، با خطوط تیره و مورب مشخص شده است. سمبات با کمترین نوسان رنگی و استفاده بهینه از سایهزنی، واقعه حرکت کاروان را در چیدمانی دوبعدی و توأم با ژرفنگری درونی مجسم کرده است. تابلوی حاضر نمونهای ممتاز از دوران پختگی هنرمند به شمار میآید.