نقاشی پیشرو از آثار متاخر صادق تبریزی است که به واسطه عینیتبخشی به تمامی اصول تصویری جنبش سقاخانه علاوه بر کیفیت جذاب بصری از ارزش تاریخ هنری نیز برخوردار است. نقاشیهای فیگوراتیو تبریزی از شناختهشدهترین و مشهورترین نمونههای کاری این هنرمند هستند. استفاده از رنگ طلایی درخشان، در کنار سفید، قهوهای، آبی فیروزهای و لاجوردی، بهرهگیری از عناصر هندسی، وفور موتیفهای تزیینی، پیکرهبندی انسان و اسب در شکلی آرمانی، بهرهای است که تبریزی از سالها ممارست در مشق نگارگری و نقاشی قهوهخانهای از استادانی چون حسین بهزاد، حسین الطافی، محمدعلی زاویه، عباس بلوکیفر و… گرفته است. همچنین خلق آثار خوشنویسی بر بشقابهای سرامیکی و روند لعابکاری و رنگهای درخشان مینایی عرصه دیگری از هنر ایرانی است که در پردههای نقاشی تبریزی نمودی نو، تازه و جذاب مییابند.
در نقاشی پیشرو، نوشتن کلامی با خط ثلث در هاله خورشیدگون دور سر پیکرههای انسانی و بخشهای دیگری از اثر سبب شده اثر از فضای بازنمایی طبیعی فاصله گرفته به نشانههای شناختهشده جنبش سقاخانه و هنر نوسنتگرا نزدیک شود. دو فیگور، سوار بر مرکبی راهوار، با صلابتی ستودنی در میانه تصویر ایستادهاند. استفاده از رنگ متضاد سیاه و سفید اسبان، در کنار قرینهنمایی فرمی لباس و چهره، حسی از برابری دو کاراکتر را در ذهن ایجاد میکند. یکی از فیگورها شمشیری بر کمر و دیگری کبوتری در دست دارد و میتواند نشانهای از تضاد جنگ و صلح، ایستایی و حرکت، بیرنگی در برابر رنگ باشد. کل اثر کمپوزیسیونی پایدار و استوار از خطوط و سطوح هندسی دارد. سروهای سبز، پرهای طلایی و دست پنجتن نمودی آیینی و سنتی را به نمایش میگذارند که برای هر ایرانی، آشنا، صمیمی و چشمنواز مینمایند.