رکسانا منوچهری، نقاش معاصر در شهر تهران متولد شد. او کار خود را با تدریس طراحی و نقاشی به کودکان در مدرسهی ادب و هنر سازمان صدا و سیمای ایران آغاز کرد. سپس وارد دانشگاه هنر تهران شد و دورهی کارشناسی رشتهی نقاشی را تا سال 1376 در این دانشگاه سپری نمود. در همان سال فارغ التحصیلی، نخستینبار نقاشیهایش را بهصورت انفرادی در گالری هفتثمر تهران به نمایش درآورد. او دورهی تحصیلات تکمیلی نقاشی را نیز در همان دانشگاه هنر ادامه داد و سال 1381 درجهی کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد. سه سال پس از فارغالتحصیلی در دانشگاه علمی و کاربردی تهران به عنوان مدرس مشغول به کار شد. پس از برگزاری نمایشگاههایی با همکاری گالری اثر و ماه در یک فاصلهی سه ساله، مدتی در سئول اقامت هنری گرفت و سال 1387 در دو آرتفر سیپا و آرتفر بینالمللی کیاف پایتخت کرهی جنوبی شرکت کرد و نخستین نمایشگاه انفرادی خارجی خود را با عنوان «احساس گستردگی» در استودیو هنری چانگ دونگ در کرهی جنوبی برپا کرد. پس از بازگشت به ایران ماحصل سفر کره را در نمایشگاهی انفرادی با عنوان «غرور کرهای» در گالری اثر تهران ارائه کرد. در سالهای بعد نیز برای پروژههای اقامت هنری به کشورهای نظیر ایرلند، فنلاند، اسپانیا و ... سفر کرد و بر غنای تجارب خود افزود. سال 1401 آثار او توسط رویا خواجوی پروجکتس در آرتفر ولتای نیویورک نمایش داده شد. او تجربهی حضور در آرتدبی را نیز در کارنامهاش دارد.
منوچهری در دورههای مختلف کاری خود همواره به گفتگو با سنتهای شرقی و غربی نقاشی پرداخته است. او در دورههای ابتدایی رویکردی بازنمایانه به نقاشی داشت و تابلوهایی از چهرهی زنان خلق میکرد. در بخشی از آثار این دوره این چهرهها را با پیشزمینهای هندسی که یادآور گرهچینیها و نقوش معماری ایرانی بودند ترکیب شده است؛ تمثالهایی از زنان در پس یک لایه نقوش انتزاعی تکرنگ (همچون بنفش) قرار دارند. در ابتدای دههی 1380 تصاویری واقعنما از فضای داخلی خانه خلق کرد که عناصری از نقاشی قاجاری همچون الگوی فرشته یا شاه (که با خطوط کنارهنمای سفیدرنگ ترسیم شده بودند) در گوشه و کنار آن قرار داشتند. او با همآمیزی این دو نیروی متضاد، دو نظام بازنمایی ایرانی و غربی، فضایی دوگانه خلق میکند. اگرچه میتوان گفت این نیروها در تابلوهای منوچهری به مصالحه و هماهنگی میرسند و نسبتی هارمونیک مییابند. او در مجموعهی بعدی آثارش(1389) این دوگانه را در جهتی دیگر دنبال میکند، با قرار دادن قابهایی دولته در کنار هم که در یک طرف نقاشیهایی متعلق به سنت عیسوی تصویر (نگارههای قرون وسطایی) اجرا شده و در طرف دیگر نگارههای ایرانی قرار دارند. این دوگانه در اساس خود، دوگانهای همساز و هماهنگ است، چرا که نگارگری ایرانی (از مکتب تبریز به این سو) برخی از ویژگیهای خود را مرهون سنت عیسوی است. او در دورههای بعدی تجارب مختلف و متفاوتی را از سر میگذراند اما در آثاری که در سال 1399 خلق کرده است، به همان ایدهی اولیه، یعنی ترکیب ویژگیهایی از نگارگری ایرانی و نقاشی بازنمایانهی غربی روی میآورد و خصلتهایی همچون عمقنمایی و تسطیح، آذینگری و عینتگرایی و ... را در یک قاب میگنجاند. حضور نقشمایههای امروزی همچون جت و هواپیما در این نقاشیها، تضاد و تقابل مذکور را پررنگتر میکند. در دورهی دیگری از نقاشیهای منوچهری، تکچهرههایی از زنان و مردان با نقشمایههایی نظیر حشرات و سلاح ترکیب شدهاند.