جاسازي حروف و كلمات در چارچوبهاي هندسي تجربهاي است كه ريشه در سنت كتيبهنگاري دارد؛ جايي كه خطاط از توالي مرسوم سطر خروج ميكند و به ترتيب يا تركيبي تن ميدهد كه ساختار هندسي كادر به او تحميل كرده است. فرم بيضي براي جا دادن خط نستعليق مناسبترين محيط است. چرا كه با فرمهای منحنی اين خط سازگاري دارد. اما ریشههای کهنتر این سنت را باید در هیروگلیفهایی جستوجو کرد که درون حاشیههایی موسوم به کارتوش ترسیم میشدند. کارتوش کادری بیضی یا مستطیل شکل بود که نام پادشاهان و ملکههای مصر باستان را درون آن نقش میکردند. حروف با قرار گرفتن درون کارتوش، به صورت پیوستاری منسجم جلوه میکردند. زنجیرهای که بر مفهوم «نامیرایی» دلالت داشت و به صاحب نام، حس «در برگرفتن کل هستی» را منتقل میکرد. نکته اینجاست که مافی در این اثر سطری را درون کارتوش آیینهای جاداده که مضمون آن به گذرا بودن جهان اشاره میکند. خاصیت آیینه این است که اثر در هر حال خالی از حضور مرئی تماشاگر نمیماند. مخاطب خود را در برابر حجم فشرده و درهم تنیدهای از چند کلمه مشخص میبیند که چندین بار تکرار شدهاند و به اقتضای کیفیت دوار کادر هم از بالا به پایین و هم از پایین به بالا خوانده میشوند. گردش چشمها بر لغات با گردش لغات بر اندام تماشاگر که اینک، خود، در پس زمینه ظاهر شده همراه است. تو گویی این کادر مدور، جهان اوست و این گزاره تصویری نیز گزارش حال اوست و این فعل امر، حکمی که بر او جاری شده: برخیز! چه خسبی؟ که جهان میگذرد. کثرت کار و مشتاقی زیاد ویژگی مافی بود. او در عین حال که خوشنویس سنتی بسیار توانمندی بود، بارش ایدهها در ذهن بیقرار او آثار متنوعی را رقم میزد. بخش قابل توجهی از وقت او برای پرورش همین ایدهها و کاربست تکنیکهای متفاوت برای شکلبندی نهایی تابلو و اثر هنری او صرف میشد. با این وجود او همیشه اصل تولید هنری را بر خط اصیل و اصالت آن قرار میداد. یکی از این شیوهها استفاده از برش یونولیت و چوب برای سطور نوشتاری است. اثر حاضر به دليل برجستگي حروف يادآور كتيبههاي حجاريشده در معماري اسلامي است. با اين فرق اساسي كه جنس آن يونوليت است؛ مادهاي سبك و شكننده كه به ياري رنگماده روغني و مواد پايداركننده، مقاوم شده است. نمونه مشابهی از این مجموعه آثار مافی در حراج کریستیز دوبی در اکتبر ۲۰۱۰ به قیمت ۲۰۰/۵۰۰ دلار به فروش رسید.