رضا عباسی تأثیرگذارترین و مبتکرترین هنرمند قرن یازدهم هجری ایران است و کارهای او به عنوان نقطه اوج و نمونه شاخص مکتب اصفهان محسوب میشود. مقام او نزد شاهعباس تا جایی بود که نام خود را به عنوان لقب به او اعطاء کرد و از این زمان او کارهای خود را «رضاء عباسی» امضا میکرد. شاهعباس حامی بزرگ هنر بود و دوران حکومت او در اصفهان دوران پربار هنر ایران محسوب میشود.
زندگی هنری رضا عباسی به سه دوره تقسیم میشود:
- دوره آغازین زندگی هنری که در جوانی به دربار شاهعباس صفوی پیوست و در نقاشخانه سلطنتی مشغول به کار شد.
- دوره میانسالی - بین سالهای 1011 تا 1018ه. ق - که به عرفان روی آورد و دلبسته درویشان و کشتیگیران شد و همین افراد سوژههای نقاشیهایش را تشکیل دادند. او در این دوره به مدت چهار سال از دربار غایب بود.
- سالهای پایانی عمر و بازگشت به دربار که دوره پختگی و شکوفایی زندگی هنری اوست. رضا در این دوره به سبک درباری بازگشت و پرترههای متعددی از عشاق، جوانان و زنان در محیطهای رمانتیک کشید. ویژگی مهم نقاشیهای این دوره رضا عباسی حس عمیق موجود در رنگآمیزیهای متنوع و گاه غیرمتعارف، توانایی بینظیرش در کشیدن ظرایف اشیایی مانند خز و موی سر و جامه با کیفیتهای مختلف، و نمایاندن شکوه دربار و جامعه ایران در اواخر زندگی شاهعباس است.
پرتره زن نشسته حاصل همین دوره از زندگی اوست. این پرتره باشکوه یک اثر کاملاً موزهای و یکی از جذابترین و اصیلترین پرترههای رضا عباسی است که در حراج به نمایش در آمده است. سوژه اثر برای نقاش شخصی آشنا بود؛ زیرا رضا عباسی یک بار دیگر نیز او را به تصویر کشیده بود. پرتره حاضر کاملاً مشابه پرتره دیگری از رضا عباسی است که اکنون در کتابخانه ملی فرانسه نگهداری میشود. اندازه تصویر، چهره سوژه، حالت نشستن و خمیدگی سر او به سمت راست، اجزای صورت از قبیل ابروها و موها، سرخی لب، چشمان کشیده، گونههای گوشتآلود، لباسهای سبز و صورتی و نقوش روی آنها، و سربند زرین دور سر زن هر دو پرتره مشابه هستند. شیلا کنبی با بررسی پرتره موجود در کتابخانه ملی فرانسه معتقد است این زن ممکن است همسر یکی از وزیران شاهعباس اول باشد. او هر که بوده، ثروت متنابهی داشته که توانسته چنین تصویر باشکوهی را سفارش دهد نقاشی «زن خیالپرداز با آیینه» اثر دیگری است که رضا عباسی در سال 1037 ه. ق کشیده و مشابهتهای قابل توجهی در چهره و لباس زن با اثر حاضر دارد. آن نقاشی در مؤسسه هنرهای دیترویت میشیگان نگهداری میشود. نگاه خیره زن در حالی که دستهایش را روی کفشش گذاشته، به فضای خارج از صفحه دوخته شده است. حضور تلویحی پیکرهای در خارج از فضای تصویر، شگردی است که در سرتاسر عمر هنری رضا عباسی به کار رفته است و در این نقاشی نیز دیده میشود. زن، لباس فاخری به رنگ بنفش با آرایههای زربفت به تن دارد که با نقوش گل و مرغ تزیین شده است. این لباس باید از منسوجات ابریشمی گرانبهایی الگوبرداری شده باشد که شهر اصفهان به آنها شهره بود. علاوه بر رنگمایههای طلایی گوناگون، گلهای کوچکی نیز به رنگ آبی کمرنگ روی لباس کشیده شده است. رضا عباسی در این نقاشی با استفاده از قلمگیری و با ظرافت در یک قاب، ایستایی و حرکت را به تصویر کشیده است. او فرم ایستا و بیضیشکل ران زن را در تقابل با شیارهای پرمایه جامه بنفش او قرار داده است. این چینهای مواج که دور تا دور شانه و پاهای زن را در بر گرفتهاند، با بیحرکتی پیکره او خنثی شده است. استفاده بهجا از خطوط ضعیف و شدید در قلمگیریها تأثیر بسیار زیادی در استحکام اثر ایجاد کردهاند. در کنار خطوط که جایگاه ویژهای دارند، نباید از صورتسازی و پرداز ظریف نیز غافل شد. پسزمینه نقاشی شامل تصویر درخت، کوه، پرندگان و علفها به شیوه تشعیر با طلا کشیده شدهاند. دور اثر با چند ردیف طلای تحریردار و رنگهای سرخ، آبی و نارنجی جدولکشی شده و با یک نوار کاغذ ابر و باد احاطه شده است. حاشیه نقاشی نیز با انگی افشان و منقش به مجموعهای از نقوش ختایی و اسلیمی، در زمینه قهوهای ملایم تزیین شده است. برای هماندازه شدن و جای گرفتن نقاشی در قاب «انگ»، قطعهبند یک کاغذ ابر و باد با زمینه سبز و طلایی را به بالای نقاشی افزوده است. دو لچک مزین دو سوی بالای نقاشی هم در فرآیند قطعهسازی و برای زیبایی بیشتر به نقاشی الصاق شده است. امضای رضا عباسی در قسمت وسط سمت راست نقاشی نوشته شده است: «رقم ذره بیمقدار کمیته رضاء عباسی.» یادداشت دیگری به خط شخصی دیگر در قسمت بالای سمت چپ نقاشی نوشتهشده که براساس آن قطعهبندی این نقاشی در روز شنبه 16 صفر 1049 ه. ق در «دولتخانه» صفویه به اتمام رسیده است: «روز شنبه شانزدهم شهر صفر در دولتخانه به اتمام رسید سنه.»1049 خط این یادداشت با امضای رضا عباسی کاملاً متفاوت است و قوت آن را ندارد. نوشته امضای رضا ظریفتر است و قوس بیشتری دارد. این قوس بیشتر به خوبی در حرف «ق» در کلمه «بیمقدار» و «یای معکوس» در کلمه «عباسی» مشخص است، اما خط یادداشت اتمام قطعهبندی، دور و ظرافت کمتری دارد. مقایسه بعضی از کلمات یادداشت دوم که رنجهرنجه و به اصطلاح مضرس شده است (مانند کلمه شهر) با امضای رضا عباسی تفاوت کار با قلممو را در دو یادداشت به روشی نشان میدهد و نشانی از استفاده نرم و ظریف رضا عباسی در استفاده از قلممو ندارد. منظور از کلمه «دولتخانه» در این یادداشت، محل اصلی استقرار شاه و حرمسرای و دستگاه اداری صفویه است که با این نام خوانده میشد. دولتخانه مبارکه مجموعهای از کاخها و کوشکهای تفریحی، انبارها، کارگاهها، باغها و استخرها بود که به دستور شاهعباس در حدفاصل بین دو مرکز اصلی شهر اصفهان، یعنی میدان نقشجهان و چهارباغ، در کنار هم ساخته شده بودند. محل استقرار نقاشخانه سلطنتی دربار هم در همین دولتخانه بود. به این ترتیب مشخص میشود که کار قطعهبندی این نقاشی را یکی از هنرمندان دربار صفویه در آنجا به اتمام رسانده است. نقاشیهای رضا عباسی از روزگار خودش بسیار مورد توجه بود و خواستاران زیادی داشت. به این ترتیب عجیب نیست که بیشتر آثار او در مجموعهها و موزههای مهم دنیا مانند کتابخانه چستر بیتی ایرلند، موزههای هنر دانشگاه هاروارد، موزه بریتانیا، موزه هنر اسلامی برلین، موزه متروپولیتن نیویورک، موزه هرمیتاژ سنپترزبورگ، موزه لوور پاریس، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، کتابخانه کاخ توپقاپوسرای استانبول و کتابخانه ملی فرانسه نگهداری میشود و آثار اصیل او کمتر فرصت ارایه در حراجهای هنری را یافتهاند. یکی از آخرین موارد پرترهای بود که در حراج کریستیز 25 اکتبر 2018 ارایه شد و به قیمت 512,750 پوند به فروش رسید.