منیر فرمانفرماییان که در دهههای پایانی عمر خود، هنرش سیری بالنده را در پیش داشت، سالها در امتداد سنت عظیم آیینهکاران مکتب هنری شیراز دوران زندیه و قاجار کار کرد. وی با استفاده از ترکیببندی قطعات آیینهها و فرمهای هندسی موجود در هنر و معماری ایرانی – اسلامی در گستره بوم و حجم، آثار ارزشمندی را با نگاهی مدرن خلق کرد. این آثار در عین سادگی، مفاهیمی پیچیده را القا میکنند.
در دورانی که منیر فرمانفرماییان در امریکا اقامت داشت، فرصت این را یافت تا بسیاری از هنرمندان شاخص روزگارش همچون جکسون پولاک، ویلیام دکونینگ و فرانک استلا را ملاقات کند، اما در این میان شاید رابطه دوستانهاش با اندی وارهول بیش از همه بر تفکر هنریاش تأثیر گذاشت. این دوستی تا آنجا بود که در مقابل چند طراحی از وارهول یکی از توپهای آیینهکاریاش را به او تقدیم کرد و این اثر سالها و تا زمان مرگ وارهول روی میز کارش در خانهاش در نیویورک قرار داشت.
اثر حاضر نیز یکی از مجموعه توپهای آیینهکاری است که در دهه نود شمسی ساخته شده است، اما تفاوت بارز آن با دیگر توپهای منیر در طراحی پیچیده هنری آن است که با الهام از هنر اسلامی صورت گرفته است. این در حالی است که اغلب توپهای منیر فقط به تبعیت از شعاعهای گرد و بدون پیچیدگیهای شکلی هستند.
تکنیک آیینهکاریهای منیر فرمانفرماییان شاید در نگاه اول در بافتار هنر محلی و صنایع دستی قرار گیرد، اما نتیجه کار دارای حالتی اعجابانگیز مبتنی بر زیباییشناسی هنر مدرن است. او با اتکا بر همین رویکرد لحظهای با شکوه از درهمآمیختگی واقعیت و افسونگری گذشته با بیانی مدرن را شکل میدهد.
آثار فرمانفرماییان یک ویژگی اساسی دیگر نیز دارد و آن وابستگی به هندسه و ترسیمهای قرینهوار نقشمایههاست. او در اغلب آثارش، با ارایه بیوقفه امکان ترسیم یک یا چند نقش و تکرار آنها با آیینهها، اثری بدون محدوده و بیزمان خلق میکند که در بیشتر موارد حتی از حد کارکردشان به عنوان بیان تصویری نیز فراتر میروند. به همین خاطر میتوان کارهای منیر فرمانفرماییان را به لحاظ مفهومی در ادامه آثار بزرگان تاریخ هنر جهان در قلمرو انتزاع هندسی همچون پیت موندریان، بن نیکلسون، سونیا دلونه و فرانک استلا در دهه شصت میلادی به حساب آورد. در اثر حاضر، فرم کره با آیینه پوشیده شده است و در چرخش مدام خود، انعکاس نور در بینهایت جهت بازتاب مییابد.
او در طول چند دهه فعالیت هنریاش به ریشههای شرقی خود حساسیت خاصی نشان داد و کوشید تا به چیزی دست یابد تا در عین زیبایی، والایی رازآمیزی را پیش روی مخاطبش قرار دهد. از همین روست که این رهیافت به مثابه یک چالش بالنده در برابر زیباییشناسی کلاسیک، به نحوی بسیار اثرگذار، مخاطبان ایرانی و غربی را به مکاشفه و تماشا در جهان هنر ایرانی دعوت میکند.
شایان ذکر است مجموعه توپهای آیینهکاری، پیش از انقلاب نیز در دو نمایشگاه انفرادی هنرمند در امریکا (۱۹۷۳ و ۱۹۷۶) و همچنین در نمایشگاه گروهی انجمن ایران و امریکا در سال ۱۳۵۴ به نمایش درآمده است. نمونه مشابه این اثر که قبلاً متعلق به مجموعه ادوین کندی بود، چهار سال پیش در حراج کریستیز دوبی (۲۰۱۵) با موفقیت بالایی بهفروش رسید.