مجموعه ستونها که ساخت آنها در سالهای 75و 76شروع شد، جزو اولین آثار چوبی مهدی سحابی بودند که در سال 1376در گالری آریا به نمایش درآمدند. این اثر که جزو اولین نمونههای همین مجموعه است، در عین حال میتواند یادآور توتمهای باستانی باشد و یا حتی پیکرهای از یک انسان ایستاده. در این اثر حجمی، سحابی با سوار کردن سه قطعه مستقل بر روی یکدیگر گویی قرار است سر، تنه و بدن و پاهای یک آدم را تداعی کند. با این وجود همه چیز در یک انتزاع کامل قرار دارد و برخلاف مجموعههای بعدی او یعنی صورتکها و پرندهها، ترکیب قطعات، شکل روشنی از صورت آدم یا پرنده ندارند. همین ویژگی سبب میشود این اثر نسبت به دیگر نمونههای آثار حجمی او، راه تخیل و تفسیر را بر بیننده باز گذاشته و ترکیب سطوح، فرمها، بافتها و رنگها کمپوزیسیونی فرمالیستی را به وجود آورند. این کلاژهای حجمی در ظاهر شکلی از پاپآرت مییابند. با آن رنگهای درخشان و پرکنتراست همواره نوعی طنز و شیطنت نیز در این آثار وجود دارد. سحابی همواره در تفسیر نقاشیها و مجسمههایش از مرتبط کردنشان با ادبیات امتناع میکرد اما اشارات و کنایات اجتماعی، سیاسی و اسطورهای همیشه در آنها قابل بازخوانی بود. امضای هنرمند درست در بالاترین قطعه اثر و نه در پایین اثر حجمی، ادامه همان سنت شوخطبعانهای است که در مجسمههای اولیه پرویز تناولی، نقاشیهای سقاخانهای حسین زندهرودی و تصویرسازیهای مرتضی ممیز دیده میشود. امضا در حکم یکی از اجزای اثر است و نه نقطه پایانی بر آن. مهدی سحابی به عنوان یک مترجم، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و روشنفکر فصل اصلی این اثر حجمی است.