نقاشی، عکاسی، مجسمهسازی و ادبیات عرصههای مختلفی برای تخیلورزی مهدی سحابی بودند. ترجمه ماندگار او از کتاب سترگ «در جستوجوی زمان از دسترفته» اثر مارسل پروست باعث شد او بیشتر در عرصه ادبیات شناخته شود تا هنرهای تجسمی، اما به واقع شخصیت ممتاز او پلی میان هنرهای بصری و شعر و ادبیات است.در تنوع آثار نقاشی و مجسمه وی، بداههسازی، ریتم، ترکیبات مدرن بصری، تناسبات زیباییشناسانه و ایدههای بکر را میتوان جستوجو کرد. سحابی از وسایل مختلف بیانی و تجربه متریالهای تازه در مجموعه نقشبرجستهها و مجسمههایش بهره میبرد.اثر پیش رو از مجموعه «ستونها» مربوط به دوران پختگی هنری سحابی و یکی از نمونههای شاخص آثار اوست. تجربیات وی در ساخت انواع مجسمههای پرنده و مجموعه ماسکها را در این اثر نیز میتوان به خوبی پیگرفت. او از تکههای مختلف چوب استفاده کرده که به صورت چند تکه بر هم سوار شدهاند و در نهایت حجمی یکپارچه را شکل میدهند. از سویی دیگر هیچگونه تلاشی برای یکسانسازی قطعات صورت نگرفته است. هنرمند به عمد درزها و شکستهای چوب را حفظ کرده و به همین علت مفهومی از کهنگی در اثر باقی مانده است. این عدم تلاش برای بهبودسازی به نوعی یادآور استفاده از حاضر-آمادهها در هنر مدرن است. اثر به سه بخش کلی تقسیم شده که با سه رنگ سفید، سبز و قرمز پوشانده شدهاند. این سه رنگ به وضوح یادآور پرچم ایرانی است. پیکره اثر به مانند سرزمین مادری گسترده شده و در آن ترکهای چوب نمادی از قدمت و یادآور بیابانهای خشک است. سحابی از گذاشتن نام بر روی هر یک از آثار خود پرهیز میکرد اما آثارش تحت عنوان مجموعهها تقسیمبندی میشوند. تعلق این اثر به مجموعه ستونها، کار را از کیفیتی کاملاً انتزاعی خارج کرده و در بازی آزاد اندیشه، مفهومی شاعرانه برآمده از تجربیات کودکی و اقلیمی هنرمند را بر اثر میافزاید. از همین رو میتوان آن را خوانشی از ستونهای عالم، درخت کیهانی، ستونهای تخت جمشید و یا ستونهای کاخ چهلستون دید. حضور پرندهای انتزاعی در بالای مجسمه، اثر را به مفهوم درخت نزدیکتر میکند. سحابی برای ساخت پرنده نیز از حاضر-آمادهها استفاده کرده است؛ یک گیره لباس که به طرزی ماهرانه در زمینه آبی تیره قرار گرفته است. برای مردمانی که دلبسته شاعرانگی هستند، مرغ نمادی از عشق، صلح و دوستی است؛ جانی است که در قفس تن به تنگ آمده و سودای رهایی دارد.انعکاسی غیرمنتظره از حضور انسانی توسط ماسک ساده سفید در اثر القاء میشود. ماسکها همچون یک نشانه، نقش آدمی را در خوانش هستیشناسانه از محیط گوشزد میکند و حضور انسان را فرامیخواند. چهار میخ در میانه اثر کوبیده شده که نمادی از چهار جهت هستی، نشانی از ایستایی و قدمت کهن یک سرزمین است. بدین ترتیب اثر سحابی در مرز میان یک مجسمه و نقاشی، آکنده از اشارات تصویری و نشانههای نمادین است.