محمود زنگنه از نقاشان خودآموختهی ایران است و با تابلوهای که از مناظر روستایی کشیده شناخته میشود. دلبستگی زنگنه به مناظر روستایی به دوران کودکی او بازمیگردد؛ او خود روستازاده بود و پدر دورهگردش را در سفر از روستایی به روستای دیگر همراهی میکرد. پس از مهاجرت از زادگاهش، آبانبار به شهر همدان، به ناچار در یک کارگاه دباغی مشغول به کار شد؛ باید از پوستهایی که زیر آفتاب پهن میشدند مراقبت میکرد تا بیش از اندازه خشک نشوند. محمود زنگنه این ساعتهای ملالآور و طاقتفرسا را به مدد نقاشی تاب میآورد.
«چند مداد رنگی و مقداری کاغذ تهیه کردم و ساعتها نقاشی میکشیدم. بیشتر نقاشی هایم همان مناظری بود که همراه پدرم در روستاها گردش کرده بودم». وقتی برای درمان بیماری مادر و یافتن کسبوکاری برای پدر عازم تهران میشوند، زنگنه هم بخت خود را میآزماید تا بلکه از مهارتی که در نقاشی بهدست آورده پولی به دست آورد. روی چند تکه مقوا منظرههایی از خانههای روستایی میکشد و به رهگذران خیابان میفروشد. از حسن اتفاق یکی از رهگذران مجذوب سرگذشت و استعداد این نقاش خودآموخته میشود و او را همراه خود به هنرستان هنرهای زیبای تهران میبرد و به رئیس مدرسه معرفی میکند. کریمیان و دیگر اساتید حاضر در مدرسه نیز تحت تاثیر استعداد او تصمیم به حمایتش میگیرند و زمینهی استخدام او را به عنوان مستخدم مدرسه فراهم میآورند. زندگی در پایتخت و استخدام در هنرستان فرصت مناسبی برای او فراهم آورد تا از استادان مدرسه تعلیم بگیرد و نقاشی را به صورت حرفهای ادامه دهد.
در هنرستان با نقاشانی همچون حسین بهزاد و هانیبال الخاص آشنا میشود. الخاص از آن روزها میگوید: «استاد زنگنه را خوب می شناسم و خوب به خاطر دارم. در مدرسهای که من نقاشی تدریس میکردم او را دیدم و شناختم و پی به استعدادش بردم. یکی از نقاشیهایش را روی قطعه مقوایی نشانم داد. فوقالعاده بود. به ایشان گفتم تو یک مستخدم نیستی برای من تو یک دانشجوی با استعداد فوقالعادهای. هر وقت دوست داشتی در کلاس باش». سه سال پس از آن در سال 1341 محمود زنگنه نقاشیهایش را در کنار آثار هانیبال الخاص در گالری گیلگمش تهران به تماشا گذاشت. او نقاش پرکاری بود و در طول حیات حرفهای خود در بیش از صد و سی و هشت نمایشگاه داخلی و خارجی شرکت کرد. آثار او در کشورهایی نظیر امریکا، آلمان، ایتالیا، مکزیک، تایوان، بنگلادش و مجارستان به نمایش درآمده است. همچنین اولین حضور محمود زنگنه در حراجها به تیر 1397 در خانهی حراج تهران بازمیگردد.
او در زمینهی مجسمهسازی نیز تجربههایی داشت؛ پیکرههایی که با استفاده از ضایعات فلزی و اجزای ماشینآلات میساخت. جواد مجابی نام محمود زنگنه را در ردیف هنرمندانی همچون قوللر آغاسی، مدبر و مش اسماعیل قرار میدهد: «محمود زنگنه از گروه نقاشانی است که از عمق جامعه برمیخیزند و به تصوراتی که مردم متوسط آن از عوالم نقاشی دارند، تحقق میبخشند. […] آنچه زنگنه را از بسیاری از نقاشان عامی جدا میکند، زاویهی دید اوست، هم از منظر انتخاب موضوع و هم از منظر رنگآمیزی و پرداخت.» رویین پاکباز در وصف رویکرد واقعگرایانهی او نوشته است: «او در واقعگرایی بیپیرایهی نقاشیاش میکوشید فضای زندگی روستایی را منعکس کند.»