کوروش شیشهگران در دورهای نسبتاً طولانی به طور پیوسته در پی کشف قابلیتهای بصری خطهای نواری بر زمینه رنگی بوده است. گاه از این خطوط درهم، فیگوری گرهخورده و یا شبهشمایلی پیچیده ساخته میشود و گاه چون اثر حاضر به تمامی، به یک بیان کاملاً انتزاعی میرسد. فضای بصری آثار وی معمولاً با حاکمیت نوارها یا خطهای پر تعداد ساخته میشود و هنرمند گاه با حذف فضای مثبت یا اشغالکننده خطهای خود، فضای منفی یا حذفشدهای را به تماشا میگذارد که حضور معنادارِ آن را صرفاً میتوان تجسم کرد. معمولاً توفان خطهای شیشهگران شکلدهنده روح پویای اثر او هستند. نقاشیهای وی، گویی تجسم و تبلور بخشی از فضای کائوتیک و بیسامان هستند. جهانی که مدام در آشفتگی، زیر و رو میشود تا به ناگاه، در لحظهای ناپایدار، اثری چون نمونه پیشرو، پدید آید.
در اثر حاضر، شیشهگران با تقلیل رنگهای تابلوی خود به سطوح سفید و زرد و خطوط ضخیم سیاه، که در مرکز اثر از یک سمت به سمت دیگر امتداد یافته و در هم تنیده شده، به بیانی کاملاً مینیمالیستی دست یافته است. او با انتخاب عنوان «زرد» برای اثر خود بر این نکته تأکید میکند که بیش از آنکه در پی روایتی ادبی یا بیانی اجتماعی باشد، به فرم، رنگ و ترکیببندی میاندیشد. ساده کردن فضای تصویر و تقلیل دادن رنگها، یک رویکرد آشکار به اصول زیباییشناسی مدرن است که در اثر حاضر در نقطه اوج خود پدیدار شده است.
حضور ثابت کوروش شیشهگران در اکثر حراجهای معتبرِ سالهای اخیر، دلیلی آشکار از مارکت چشمگیر هنرمند، در فضای تجسمی معاصر است.