این نقاشی، به طیف شناختهشدهای از نقاشیهای کیخسرو خروش، یعنی منظرهسازی تعلق دارد. منظرههای کلاسیک خروش، ریشه در سنتی دارد که از نقاشان طبیعتگرای اواخر قاجار، همچون مزینالدوله و کمالالملک، چون میراثی به نسل بعد رسیده است. رنگ برای این گروه از نقاشان، جایگاه ویژهای دارد. همانطور که در اثر حاضر نیز دیده میشود، نقاش توانایی خود را بیش از هر چیز بر کاربست رنگ متمرکز کرده است. آنچه آثار خروش را از منظرههای نقاشان عصر قاجار متمایز میسازد، ضربهقلمهای ضخیم با گرایش امپرسیونیستی است که در آثار آغازگران نقاشی مدرنیستی ایران به کار گرفته شده است. شاگردان مکتب کمالالملک این شیوه نقاشی را «قلمآزاد» میخواندند که همچون اثر حاضر، با قلم رها، طراحی دقیق، فارغ از پرداخت پر جزییات و نگاه کلاسیک ساخته شده است. این نقاشی، بازنمایی منظرهای از طبیعت سرسبز ایران است که به خوبی زندگی ساده روستایی و به دور از هیاهوی فضای شهری را، احتمالاً در گوشهای از شمال ایران نشان میدهد. طیف رنگهای سبز، زرد و آبی، فضای آرام و در عین حال پُر احساسِ منظره را شکل داده است. به نظر میرسد که نقاش در این اثر، با گسترده کردن پالت رنگ خود بر سطح بوم و بازی با رنگهای همطیف و مکمل، از حداکثر قابلیتهای روحی و معنوی رنگها بهره گرفته است؛ تا بدین ترتیب، نقاشی حسی شاعرانه، رمانتیک و کاملاً بومی را به بیننده منتقل کند.