نقاشی حاضر نمونهای شاخص از سبک هنری هوشنگ پزشکنیا و همچنین توجه او به بازنمایی مسائل اجتماعی جامعه، مردم زحمتکش و طبقه کارگر است. اندیشیدن به مردم و راه و رسم زندگی، در آثار متنوعی از پزشکنیا نمود یافته است. به ویژه زمانی که در اوایل دهه ۱۳۳۰ برای کار به آبادان میرود و در شرکت نفت استخدام میشود. زندگی دشوار مردم در آن منطقه، هنرمند جوان را سخت متأثر میکند و این تأثیرپذیری در پرترههایی همچون اثر حاضر، به ثبت میرسد.
به همین دلیل گویی خطها و رنگهای تند در این پرترهها، زمینه اثر را میخراشند و هراسان خود را به سطح بوم میرسانند. این تأثیرات تا جایی پیش میرود که ابراهیم گلستان او را «تصویرساز سطح و چهره اقلیم و مردم خود» میدانست. این چهره از مردمی که دغدغه پزشکنیا هستند، با خطها و هاشورهای همیشگی وی در این تابلو تصویر شده است. بیان هیجانگرای او، پرتره نوجوان و مردی سالخورده را مانند تصویری نگاتیوشده، با خطوط تند آبی، از زمینه سیاه خلق کرده است. در عین خستگی، آرامشی در چهرهها دیده میشود که الزاماً معنای آن شرایط خوش و مساعد نیست. مثل رگههای سیاهی که بر زمینه دیده میشود، این آرامش چهرهها نیز میتواند لحظهای دیگر به فریادی هشداردهنده تبدیل شود. به نظر میرسد دستی که پیش روی چهرهها ترسیم شده، همه چیز را آشکار میکند. در واقع دست زحمتکشی که نگاه بیننده را به خود میکشاند، از روزگار رفته و جبر موجود حکایت دارد. شاید بهترین توصیف از ویژگی پرترههای پزشکنیا، روایت ابراهیم گلستان باشد که زمانی در آبادان با او آشنا میشود. گلستان مینویسد: «در چهرهها همیشه یا بهت است، یا ترس، زجر، پخمگی و یا بیکاری. آدمها یا روستاییاند، یا کارگرهای نفت. دل بیشتر هوای کوه و ده دارد.»[۱]
هوشنگ پزشکنیا از نخستین هنرمندانی بود که به شیوه مدرن میاندیشید و طراحی میکرد. خط برایش امکانی بود در به نمایش گذاشتن سوژه و تأکید بر آن. او که نقاشی را استادانه نزد شاگردان کمالالملک فراگرفته بود، جسورانه در جستوجوی بیانی نو از اصول کلاسیک نقاشی فراتر رفت.
[۱]. گلستان، ابراهیم، مجله تماشا، ۱۴ دی ۱۳۵۱.