مجموعه نقاشیهای طبیعت بیجان، یکی از مهمترین دورههای کاری بهمن محصص است. اگر چه این ژانر در مکاتب مدرن غربی همچون امپرسیونیسم، کوبیسم و انشعابات آن بارها مورد توجه قرار گرفته است، اما کمتر شاهد حضور جدی و تأثیرگذار آن در مدرنیسم ایرانی هستیم. به همین دلیل طبیعت بیجانهای محصص در تکامل تاریخ هنر مدرن ایران و سیر ساختاری سوژه، اهمیت به سزایی داشته و هنرمندان بسیاری در این رابطه از وی الهام و تأثیر گرفتهاند. در لایههای آشکار و پنهان این مجموعه، نشانههایی حاکی از ارتباط فکری محصص با زادگاهش و همچنین تأثیرات مهاجرت زودهنگام هنرمند به سرزمینی دیگر که مشابهتهایی به اقلیم ذهنی او دارد، به چشم میخورد. رنگهای غالب در این طیف از آثار او، آبی، کبود، سبز و خاکستری هستند؛ استعارههایی از دریا و ژرفایی که بازگوکننده قرنها را سکوت و درونگرایی که هنرمند در آن بهسر می بردهاست. محصص در گیلان و ساحل خزر متولد میشود و به ایتالیا و سواحل مدیترانه مهاجرت کرده که تأثیر شگرفی بر هنر او میگذارد. بازنمود نشانههایی از دریا و گاه به طور مشخص اسطورههای مدیترانهای که سویهای نمادین و اندیشمندانه به آثار وی میدهند، بیشک ریشه در همین مهاجرتها دارد. در نمادشناسی اکثر کشورها بهخصوص اقلیمی که محصص در آن رشد و زندگی کرد، ماهی نشانه رستگاری، حیات، زایندگی، گردش و قوس زمین است که در این اثر، در کنار بوتههای سیر و یک بطری به ظاهر خالی قرار گرفته است. طراوت پنهان در فضاسازی شخصی هنرمند، به موجب کیفیت و حالات نامتعارف رنگ و فرم عناصر خیلی زود رفتار متناقضنمای سوژه را آشکار میکند. اثر حاضر به خوبی نشان میدهد که محصص در گزینش و پرداخت سوژه، مسیری مشخص و متناسب با فضای فکری خود را دنبال کرده است. آب، دریا و ارجاعاتی از این دست همواره متضمن مفاهیمی از حیات و حضور طبیعت زنده هستند، با این حال با دیدن ماهیها و بوتههای سیری که گویی هزاران سال است خشکیدهاند و بطری چروکیدهای که روزهای امید را انتظار میکشد، پرسشهای بیشماری از وضعیت انسان معاصر و تنیدگی او در عوالم چند ساحتی طبیعت و هستی، مطرح میشود. دریا از جهانبینی محصص و ناخودآگاه او جدا شدنی نیست. رابطه دریا و ساحل ترکیببندیهای اصلی آثار او را شکل میدهند؛ به طوری که در این تابلو نیز تفکیک خطی پیشزمینه و پسزمینه، تصویر نمادینی از خشکی و دریا را تداعی میکند. در این تابلو، ماهیهای بر ساحل افتاده با رنگی سرد و جسمانی، به تندیس و یادمانی تبدیل شدهاند که بیش از هر چیز رابطه پرچالش انسان و طبیعت را یادآور میشوند. در واقع بهمن محصص با کاربست رنگهایی اینچنین بافتدار، زبر و ضخیم که معمولاً با قلم پهن پرداخت شده، نگاه پرسشگر خود به حیات و اصالت وجود را با نشانههایی تکان دهنده و تأثیرگذار به تصویر درآورده است.