جامعه هنری، تحولات اجتماعی: مجموعه گفت‌وگو با اهالی هنر: رزیتا شرف‌جهان

2 فروردین 1402
گالری‌داری در ایران بعد از انقلاب بدون شک با نام رزیتا شرف‌جهان در اذهان همنشینی دارد. شرف‌جهان مدیر گالری «طراحان آزاد» در طی 20 سال مدیریت گالری و فعالیت‌های جانبی تاثیرگذار بر پیشرفت مسیر گالری‌داران از چگونگی ادامه‌ی راه در تغییرات اخیر می‌گوید. شرایطی که شاید تنها گفتگو و تعامل راهی برای بقای هنر باشد و شرف‌جهان از ماندن در ناهمواری دوران هنر تا امروز صحبت می‌کند. متن و ویدیوی این گفتگو در ادامه آمده است.

ماندن در ناهمواری

شهرزاد رویائی: در روزگاری که هنر و به طور خاص هنر تجسمی با چالش‌های مختلفی همراه است، گفتگو با اهالی هنر و گالری‌داران به عنوان کسانی که این نهاد فرهنگی‌هنری خصوصی یعنی گالری‌ها را از مسیر فراز و نشیب‌های مختلف سیاسی و اجتماعی مختلفی مانند کرونا عبور داده‌اند یکی از نخستین گام‌های ضروری برای حل مسائل است، گرچه این هنر در روزهای به ظاهر خوش نیز از چندان امنیت و مسیر همواری، بهره نبرده است. گالری به عنوان بستر نمایش و آگاهی بخشی هنری به جامعه، فعالیت داشته و موانع بزرگی را پشت سر گذاشته و امروز بر سر بودن و نبودن و یا چگونه ماندن در این مسیر که بخشی از آن به شیوه‌ی فعالیت هنرمندان نیز اطلاق می‌شود با سوال‌ها و اما و اگرهایی مواجه است. 

به نظرتان مخاطب گالری پیش از انقلاب با کنون چه تفاوتی دارد و چه کسانی از امروز تا آینده مخاطب گالری‌ها خواهند بود؟


اگربه پیشینه‌ی قبل از انقلاب برگردیم و البته صرفا به مشاهدات من و اسناد موجود رجوع کنیم، مجموعا می‌توان گفت هنرهای تجسمی با همین سابقه‌ی اندک بسیار کوچک‌تر از امروز و به صورت محفلی در جریان بود. جمعی بود که در واقع خیلی محدود بود و مخاطبینی ازطبقه‌ی خاصی بودند و گویی جمعی بودند که از خواص جامعه تشکیل شده بودند. خریداران نیز از همین جامعه نیز کوچک‌تر بودند. می‌توان گفت خریداران به دربار و اعیان و اشراف محدود می‌شد. عادت خرید اثر هنری در میان عموم مردم رایج نبود. در آن زمان برای ذخیره‌ی سرمایه فرش و طلا و مواردی اینچنینی را خریداری می‌کردند. بعد از انقلاب کلاس‌های هنری و توجه جامعه بیشتر شد.  فکر میکنم از جهت طبقات بینابینی و قشرهای سنتی به نوعی امنیت خاطر از جهت حضور دخترانشان در کلاس‌ها و دانشگاه‌های هنری احساس کردند. همچنین بازگشایی دانشگاه‌‌های مختلف از جمله دانشگاه آزاد و علمی کاربردی و بازگشایی فرهنگسراها در دوره‌ای خاص بسیار بر ایجاد گروه وسیع مخاطبان تاثیر گذاشتند. این گروه وسیع از افراد مختلفی تشکیل شده که خریداران صرفا بخشی از این جمعیت را به خود اختصاص می‌دهند.
 حتی در میان گروه‌های غیر متخصص هم علاقه‌مندانی به گالری‌ها می‌آیند. اما در این مقطع بحرانی که اذهان در پی مسائل حیاتی و اولیه است مشکلاتی وجود دارد. در حال حاضر با این تغییر و تحول نمیدانم بعدا چه می‌شود و فعلا در حال تلاش برای ادامه‌ی راه در این تحولات هستیم. اکنون اگر مخاطب به تماشای اثر هنری دعوت شود انتظار دارد فضایی جدید و متاثر از اتفاقات اخیر را در اثر ببیند.


فعالیت نداشتن از سمت هنرمند و گالری در تحولات اجتماعی اخیر چه تاثیرات مثبت و منفی را در پی دارد؟


مساله این است که فعالیت‌ها تا این لحظه یک شکلی داشته و شما گروه زیادی از مردم و دانشجویان و اهالی تجسمی را می‌شناسیدکه به قوانین حاکم بر این فضا نقدهایی داشتند و اگر قرار باشد بر همان منوال گذشته پیش برویم، 80 الی90 درصد مخالف حاضر به ادامه نخواهند بود و حاضر نیستند در نمایش‌ها به شیوه‌ی قبل حضور خاموش داشته باشند، بنابراین شما دو راه دارید یا تغییر شیوه‌ی فعالیت و یا تعطیلی. چرا باید در هر شرایطی ما فقط به حضور 10 درصدی خود ادامه دهیم آن هم در شرایطی که مخاطب وجود ندارد. از طرفی دیگر وقتی می‌خواهیم شرایط گذشته را بازسازی کنیم گویی به نوعی شرایط اجتماعی و اقتصادی را نادیده گرفته‌ایم و در چنین وضعیتی فعالیت ما بی‌موضوع می‌شود. جامعه نیازدارد که درباره‌ی زخم‌هایش صحبت کنیم، حال اگر این امکان را داریم پس از این زخم‌ها صحبت کنیم و اگر قرار است در صورت صحبت مجوزمان لغو شود، چرا کار کنیم؟ چرا تعطیل نکنیم؟ تعطیلی هم یک گزینه و راه حل است. اگر گالری‌دار اجاره‌ی گالری را می‌دهد و کارمندهایی دارد و شرایط خرید و فروش را در حال حاضر ندارد، خوب چرا تعطیل نکند و کار دیگری را و شیوه‌ی دیگری را آغاز نکند؟ به طور مثال در شهری جنگ‌زده، یک گالری‌دار به هر طریقی بخواهد کار را ادامه دهد. مگر اینکه به نوعی از هنرمندان خود حمایت کند و یا نمایشگاهی بگذارد که برای سربازانی که به جنگ می‌روند روحیه‌بخش باشد. پیش از این دوران و در دو سال گذشته نیز من شخصا بارها احساس میکردم که یکی از گشنگی بچه‌اش را از دست داده و دیگری از بیماری در حال مرگ است و بعضی دیگر خودکشی می‌کنند و حالا من راه افتاده‌ام و در گالری را باز می‌کنم و احساس خوبی نداشتم.

وضعیت گالری‌ها در دو دوره‌ی کرونا و بحران اجتماعی فعلی چه تفاوت‌هایی داشته است؟

کرونا یک بیماری بود که با محافظت از خود می‌شد در امان ماند و در هر حال یک بلای آسمانی بود اما این اتفاقات اخیر یک بلای آسمانی نبوده و میشد که آدم‌ها کور نشوند و مورد خشونت‌های مختلف قرار نگیرند. با همه‌ی این موارد شما به عنوان انسان می‌خواهید کرامت خود را حفظ کنید و به طور مثال اگر به بیماری دچار شدید به بیمارستان بروید، در نتیجه مجبور هستید که حداقل درآمد و روحیه را برای ادامه‌ی حیات داشته باشید.

وظیفه‌ی هنرمند و گالری‌دار نسبت به هم چیست؟

بیشترین وظیفه‌ی ما درک متقابل وگفتگو است. ما باید بدون موضع‌گیری حرف همدیگر را بشنویم. از صحبت‌هایی مانند اینکه گالری چرا بسته است و باز است، پرهیز کنیم. بعضی می‌گویند فلان گالری بسته چون دیگر درآمد و سودش مانند سابق نیست پس در را بسته و رفته. بعضی دیگر می‌گویند چرا گالری دیگری بازگشایی کرده است و حواشی اینچنینی که تاثیر خوبی ندارد. ما باید همه از هم حمایت کنیم حتی یک گالری تجاری هم در حیطه‌ی فرهنگ فعالیت دارد و باید مورد حمایت باشد. تعداد اهالی این صنف محدود است و توسعه‌ی مسیر همه‌ی ما از طریق گفتگو میسر می‌شود. ما نباید همدیگر را متهم کنیم.

به نظرتان هنر تجسمی ایران در چه نسبتی با هنر تجسمی جهان قرار دارد؟

ما می‌توانیم خودمان را با 5 سال قبل مقایسه کنیم یا مثلا با پیش از انقلاب بسنجیم اما نمی‌توانیم خودمان را با تجسمی در خارج از ایران و کشوری باثبات قیاس کنیم. به طور کلی از نظر من با ورود سرمایه‌های بزرگ به هنر تجسمی از لحاظ حرفه‌ای مانند بروشور، نور، کتاب، تبلیغات و... . پیشرفت کردیم اما از جهت دانش و سابقه فاصله‌ی زیادی با تعریف جهانی داریم. یک گالری فضای فیزیکی و مدیری دارد که آن مدیر باید حداقل سواد کافی داشته باشد. در خصوص گالری‌داران سواد درباره‌ی هنر جهان، تجارت جهانی هنر، هنر ایران و سابقه‌ی هنری بسیار مهم است. متاسفانه تعداد همکارانی که کار تئوری انجام داده باشند و سواد و مطالعه کافی داشته باشند، اندک است.

صحبت آخر

گالری‌های حرفه‌ای در مقاطعی از فعالیت خود مانند یک مرکز فرهنگی کار کردند و نقشی بیش از یک گالری را برای هنر تجسمی ایفا کردند. آن‌ها در ایجاد ارتباط میان کیوریتورها و موزه‌های جهان با هنرمند و فعالیت‌های اینچنینی تاثیر مهمی داشتند و با این حال مورد انتقاد و گاهی نفرت هنرمندان جوان بودند. گرچه امروز فصل جدیدی از گالری داری در پیش است و با بحران اخیر فصلی از این حرفه به پایان رسید و فصلی دیگر در پیش است.

و خود هنرمند امروز به دنبال چیست؟

پیش از شرایط بحرانی اخیر، متاسفانه فقط فروش در اولویت بوده اما امیدوارم بعد از جریانات اخیر با خواسته‌های متفاوتی رو به رو شویم. در خصوص انتقادهای بعضی هنرمندان نسبت به گالری‌ها اشاره کردید. بعضی هنرمندان نسبت به درصدی که به هنرمند داده می‌شود انتقاد دارند. این درصدها به صورت عرف تعیین شده است. حال اگر گالری درصد بیشتری می‌گیرد به این خاطر است که هزینه‌های دیگری مثل قاب و عکاسی و... را نیز عهده‌دار است. حال اگر هنرمندی انتقاد دارد باید بگوید. من هنرمندانی را می‌شناسم که با اطلاع از درصد بالایی که گالری دریافت می‌کند، همچنان می‌خواهند که در آن گالری به خصوص کارشان به نمایش درآید. نکته این است که هنرمند باید آن قدر حق خود را بشناسد و خودباور باشد که اگر صحبتی دارد حتما بیان کند و انتقاد را مطرح کند.

 

هنرمندان مرتبط

مقالات مرتبط

جامعه هنری، تحولات اجتماعی: مجموعه گفت‌وگو با اهالی هنر: شهروز نظری
شهروز نظری منتقد هنر و گالریستی است که غالباً نقطه نظراتش در فضای مجازی با واکنش‌های زیادی مواجه می‌شود. نظری جز معدود افرادی است که برای نقش نقد و نوشتار در کنار نمایش آثار هنری، اهمیت قائل است و در گالری هما نشان داده که در این راستا نیز عمل می‌کند. او می‌داند نمی‌توان هنر ایران را خارج از بافتارش تحلیل کرد و به همین دلیل به نقش تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اخیر بر هنر و هنرمند...
8 فروردین 1402

جامعه هنری، تحولات اجتماعی: مجموعه گفت‌وگو با اهالی هنر: لیلی گلستان
لیلی گلستان نامی آشنا در تاریخ گالری‌داری ایران است. او در پسِ تحولات اخیر درهای گالری خود را پس از 34 سال فعالیت برای همیشه بست. زین پس گالری گلستان فقط نمایشگاه‌های آنلاین برگزار خواهد کرد. زمانی که گلستان تصمیم به برپایی گالری خود گرفت، سیاست گالری را در روزنامه‌ی کیهان چنین عنوان کرد: کشف و حمایت از استعدادهای جوان، و فراهم‌کردن تسهیلات خرید آثار برای مردم عادی. این سیاست همچنان...
22 فروردین 1402

جامعه هنری، تحولات اجتماعی: مجموعه گفت‌وگو با اهالی هنر: سحر خان‌بلوکی
سحر خانبلوکی در ایران به مجموعه‌داری می‌پرداخت و بعد از مهاجرت به کانادا گالری سحر بلوکی را راه‌اندازی کرد. او اکنون یکی از گالری‌داران مطرح در سطح بین‌المللی است که در پیشرفت بسیاری از هنرمندان در جامعه جهانی هنر تاثیر به سزایی داشته است. سحر خانبلوکی از رشد هنر و گالری‌داری ایران و تاثیر فرهنگ غنی ایرانی بر این مسیر می‌گوید و در عین حال بحران‌های اقتصادی را مانعی بر رشد اقتصاد هنر...
17 فروردین 1402
درج دیدگاه

* نشان دهنده فیلد الزامی