تهران،
خیابان ایرانشهر ، کوی برفروشان، پلاک ۱۶
24 تیر15 July - 31 تیر 140122 July 2022
«به فضاها باور دارم و به آنها عشق میورزم، و این یکی از میلیونها بهانهای است که هنرمند میتواند با آن ها سال ها و سال ها حرکت کند. فقط این را بدانیم که حرکت همیشه توام با شکستن خود در هر شرایطی است...»
على قائمی، نقاشی بود ملهم از فضایی که در آن میزیست؛ فضایی که از درون و بیرون آن را خلاقانه و مبتنی بر نگاه مشتاق و بیتکلفش تجربه و نقش میکرد. مجموعههای مختلف او همه در شکل، متاثر از محیط زندگیش بودند و در محتوا ملهم از تجربه زیستهاش در طول زمان. ساختمان ها و فضاهای شهری، کشتی ها و شناورها در آب و همهی ترکیب هایی که از ساخته های دست انسان در محیطی که بیشتر به طبیعتش نزدیک بود میآفرید، حاصل زیستش در دوران مختلف در تهران، کیش و رشت بود. او علاقه مندی های تصویریش را که در ان رد پای نقاشان دهه های 60 و 70 آمریکا بسیار دیده میشد، به همراه تاثیراتی نقاشانه که یادگار دوران تحصیلش از يعقوب عمامه پیچ و محمد حسین ماهر بود با لحن و دستخط شخصی ویژهاش در بوم هایش به نقش میکشید.
على قائمی در 31 تیر سال 1349 در تهران متولد شد. در دوران دبیرستان با دنیای فیلم، موسیقی، معماری و نقاشی آشنا شد و پس از اتمام دبیرستان و گذراندن دورهی سربازی، در سال 1373 برای تحصیل در رشته نقاشی به دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز رفت. اولین نمایش انفرادی از طراحیهایش پس از اتمام تحصیل در سال 1380 در گالری طراحان آزاد برپا شد و پس از آن بین سالهای 1381 تا 1387 سه نمایش انفرادی از نقاشیهایش در گالری اثر به روی دیوار رفت. در دههی 1390 شمسی، نمایشی دو نفره از آثار او و همسرش، شیرین قندچی، در گالری اعتماد برپا شد و پس از آن در سال 1399 آثاری را که در کیش خلق کرده بود با عنوان «شناوری» در گالری ایوان به نمایش گذاشت. این آخرین مجموعه نقاشی های علی قائمی بود که با حضور خودش در معرض دید قرار گرفت. او چکیده باور زندگیش را در بیانیه این نمایش این چنین نوشت: «شناوری در هر چیزی یک اصل است. وزن مهم است؛ وزن فکر، وزن روح، وزن بار و وزن شعور...) او که در جایی در گفتگویی گفته بود: «وقتی انسان ها در فضایی هستند و ناگهان آن را ترک میکنند، نوعی خلا و افسردگی در فضا به وجود میآید»، صبح روز 28 تیر سال 1400، سه روز مانده به سالروز تولد 51 سالگی اش، خود ناگهان جهان را ترک کرد.