تهران،
خیابان ایرانشهر ، کوی برفروشان، پلاک ۱۶
7 تیر28 June - 17 تیر 13888 July 2009
رنگ های تند، اشکال ساده و نقشمایه های آشنای کودکی در مجسمه های بیژن نعمتی شریف نیروی الزام آوری تولید می کنند که این آثار را متعلق به دنیای رنگارنگ کودکان، رویاهای شیرین یا عوالم ایمیشن بدانیم. اما نسبت دادن این آثار به دنیای کودکانه به نظر برداشتی سطحی و عجولانه می رسد. هم نشینی چنین عناصری که به ظاهر کاملا بی ربط اند نیروی تداعی گری به مراتب مهیب تر از عوالم سرخوشانه و معصومانه کودکی دارد. خصلت وهم آلود و سورئال این پیکرها با تمام شادی و درخشندگی شان غریب و تهدید کننده هم هست؛ پاها و دیگر اعضای بریده در جایگیری های مختلف، عروسک های قطعه قطعه شده، ابعاد اغراق آمیز و تضادهای شدید.
در تجسم و اجرای این آثار و تبدیل آن ها به مجسمه، نیروی کاملا آگاهانه دنیای هنر را نشانه گرفته است. این پیکرها با قدرت و سماجت بسیار بر مجسمه بودن خود، حتی نقاشی بودن خود و تعلقشان به عالم هنری پای میفشارند. با همه شباهت ها ی ظاهری، آنها از جنس عروسک های نمایش، مجسمه پارک های کودکان یا اسباب بازی ها نیستند. شخصیت یگانه، بیگانه و دور از دسترسی دارند که فخیمشان میسازد و با قدرت در طبقه هنر قرارشان می دهد. حفظ این جایگاه با این همه نزدیکی ظاهری به مظاهر شادی عامیانه ساده نست!
روی هم رفته، جذابیت کار نعمتی شریف امکان پذیر کردن امر مجسمه سازی است. تحصیلات آکادمیک او در این زمینه برایش محدودیت تکنیکی و اندیشگی ایجاد نکرده و محجوری این شاخه او را نمیترساند. او مجسمه سازی را دشار و دور از دسترس نمیابد، در بتد جایگاه مجسمه هایش نیست و ساخته های غریبش، لجوجانه جای خود را میبابند.
در تجسم و اجرای این آثار و تبدیل آن ها به مجسمه، نیروی کاملا آگاهانه دنیای هنر را نشانه گرفته است. این پیکرها با قدرت و سماجت بسیار بر مجسمه بودن خود، حتی نقاشی بودن خود و تعلقشان به عالم هنری پای میفشارند. با همه شباهت ها ی ظاهری، آنها از جنس عروسک های نمایش، مجسمه پارک های کودکان یا اسباب بازی ها نیستند. شخصیت یگانه، بیگانه و دور از دسترسی دارند که فخیمشان میسازد و با قدرت در طبقه هنر قرارشان می دهد. حفظ این جایگاه با این همه نزدیکی ظاهری به مظاهر شادی عامیانه ساده نست!
روی هم رفته، جذابیت کار نعمتی شریف امکان پذیر کردن امر مجسمه سازی است. تحصیلات آکادمیک او در این زمینه برایش محدودیت تکنیکی و اندیشگی ایجاد نکرده و محجوری این شاخه او را نمیترساند. او مجسمه سازی را دشار و دور از دسترس نمیابد، در بتد جایگاه مجسمه هایش نیست و ساخته های غریبش، لجوجانه جای خود را میبابند.