تهران،
میرزای شیرازی شمالی، خیابان دلاویز، پلاک ۱۸
8 مرداد30 July - 25 مرداد 140016 August 2021
… هستم … میبینم … میکشم و در روزمرگیها دنبال اشاراتى میگردم که معنای مرا با جهان بیمعنای بیرون تعریف کند. سعی میکنم با نقاشیکردن کوههای اطراف این شهر، زندگی شلوغ شهری را تاب بیاورم.
آثارم غالباً در مسیر بین شهرها شکل میگیرد به این واسطه همواره در حال تماشاکردن هستم. آنچه میخواهم به تصویر بکشم به خاطر میسپارم و در نهایت در تنهایی آنچه درک کردم را تصویر میکنم تا لحظات گذرا و میرایی که از جلوی چشمانم میگذرد ابدی و پایدار سازم یا شاید فرار کنم از آن چیزی که در مقابلش هیچ سلاحی ندارم؛ مرگ…..
نوشته ی حمیدرضا کرمی درباره مجموعه ای از آثار حنانه جالو
آثارم غالباً در مسیر بین شهرها شکل میگیرد به این واسطه همواره در حال تماشاکردن هستم. آنچه میخواهم به تصویر بکشم به خاطر میسپارم و در نهایت در تنهایی آنچه درک کردم را تصویر میکنم تا لحظات گذرا و میرایی که از جلوی چشمانم میگذرد ابدی و پایدار سازم یا شاید فرار کنم از آن چیزی که در مقابلش هیچ سلاحی ندارم؛ مرگ…..
نوشته ی حمیدرضا کرمی درباره مجموعه ای از آثار حنانه جالو
(برگرفته از کاتالوگ نمایشگاه گروهی توپوس / گالری ویستا)
آنچه نقاشیهای حنانه جالو را در این مجموعه برجسته می کند، بیش از هر چیز اثرپذیریِ او از ایدۀ معمارانۀ جایگزینی و قرارگیریِ سکونتگاهِ انسانی در بافتار طبیعت است. ترکیب بندی های او اغلب نمایانگر واحدهای هندسیِ مکعبی، تنها یا در ترکیب با هم اند، که گویی در پاسخ به نیازِ موقعیت یابی به قصدِ بنا کردن و قرار گرفتن در جغرافیایی طبیعی، در سطح تصویر پراکنده می شوند. او در برگرداندنِ چنین ایده ای به زبان نقاشی، از واقع گرایی – و به تبعِ آن، ظرافت پردازی از حیث شکل و رنگ – از آن دست که در کارهای حنانه به چشم می آید اجتناب می کند، و بی آنکه کاملاً از شکل نمایی فاصله بگیرد، به مرزهای انتزاع نزدیک می شود. در نقاشی های او، خطوط ساده به سطوحی شکل می دهند که تنها به مدد رنگ گذاری هایِ غالباً خالص از هم متمایز می شوند، با این همه به خوبی از پسِ تداعیِ موضوع برای بیننده برمی آیند؛ سازه/ ساختارهایی چون خانه، پُل، راه، آبادی، … که در نسبت با محیط طبیعیِ اطرافشان مانند کوه، تپه، دشت، رود، و … تعریف می شوند.