تهران،
میدان هفت تیر، مفتح جنوبى، بن بست شیرودى پلاک ۲۵
14 تیر5 July - 15 مرداد 13986 August 2019
سپوکو
به مرگ خودخواسته ی ژاپنی گفته میشود که به سبب دریدن شکم موجب می شود. این شیوه ی مرگ در اصل متعلق به سامورایی ها بوده که بعدها به وسیله ی افراد دیگر و به خاطر حفظ حرمت شخصی و یا خانوادگی اجرا می شده. در این مجموعه که من آن را به طور سمبولیک سپو کو نامیده ام، به نوعی سعی در جسمیت بخشیدن به جدال های هر روزهای فردی و اجتماعی داشته ام. نمی توان گفت زن هایی که در این مجموعه به تصویر کشیده ام فرشته خو هستند یا پلید، زنده هستند یا جان باخته، اما همه شان قطعانبردی سنگین را پشت سر گذاشته اند. و بال هایشان در آمدی است حاصل شده از غرور و شجاعتشان.
لبه ی ابر
تو انگار کن که من با خود تو حرف می زنم، تو انگار کن به تماشای داستانی پر از رنگ نشسته ای. من میدانم که از یک ناکجا آویزانم، که بر لبه ی ابرها به تعلیق دچارم. می دانم این رطوبت ناپایدار ابرهاست که در امتداد عبور از تارهای صوتی من چیزی شبیه به کلمه خلق می کند. از این لبهی محو شونده، به آسمان گه خیره میشوم تصویری از تو می بینم که از خود حقیقیات پر رنگ تر است.
تو انگار کن که من با خود تو حرف می زنم، تو انگار کن به تماشای داستانی پر از رنگ نشسته ای. من میدانم که از یک ناکجا آویزانم، که بر لبه ی ابرها به تعلیق دچارم. می دانم این رطوبت ناپایدار ابرهاست که در امتداد عبور از تارهای صوتی من چیزی شبیه به کلمه خلق می کند. از این لبهی محو شونده، به آسمان گه خیره میشوم تصویری از تو می بینم که از خود حقیقیات پر رنگ تر است.
سیمین کرامتی