تهران،
خیابان مفتح جنوبی، خیابان سمیه، نبش رامسر، پلاک ۶۳
1 اردیبهشت21 April - 18 اردیبهشت 14028 May 2023
در مجموعهی «به تماشا رفتن مرغ مقلد» ياسمن صفا به سوژهی گل و مرغ پرداخته است. از نوع معمول این سوژهی تاریخی در شعر و ادب و نقاشی ایرانی دوری کرده است و شاعرانگی گفتگوی میان گل و پرنده را از میان برده، تمهید او نه با حذف کلی پرندهها از پردهی نقاشی بلکه در خالی نگه داشتن جای آنهاست. حالا جای خالی و نیستی آنها بر روی بوم محل گفتگوست و نه درد دلشان با گل. اکنون بلبل به شکل استعاری دیگر برای بیان احساسات و عواطف ذهنیت ایرانی کارکردی ندارد. حجم تلخی و تاریکی بیش از اینهاست. صدای بلبل دیگر نقشی شبیه به نویز سفید را ایفا نمیکند که در خواب رفتنمان کمکمان کند. حتی چهچهه هم بزند دردی دوا نمیکند. آن صداهایی که ما سالها شنیدیم در ما نقش بسته و از درون منتشر میشود. غربیها هم که صدای بلبل را به یک نوحهی غم انگیز تشبیه میکردند خیلی قبلتر دست به اسطوره زدایی زدند. ساموئل تیلور کولریج شاعر و منتقد ادبی اهل انگستان در شعری با عنوان "بلبل یک گفتگو شعر که در سال 1798 میلادی سروده و مکالمهای است بین دو فرد، مینویسد:
موسیقیترین مالیخولیاییترین پرنده!
یک پرنده مالیخولیایی؟ اوه! فکر بیهوده!
در طبیعت هیچ چیز مالیخولیایی وجود ندارد.
اما یک مرد شبگرد که قلبش شکافته بود
با یاد یک خطای بزرگ
یا اندوهی تدریجی یا عشقی که پس زده شده،
باز پشت هم بدبخت بیچاره همه چیز را بار خود کرد
و باعث شد همهی صداهای لطیف داستان اندوه او را بازگو کنند
آن مرد و امثال او،
از ابتدا این نتها را یک سویه مالیخولیایی نامیدند.
از ابتدا این نتها را یک سویه مالیخولیایی نامیدند.
قسمت دیگر نقاشیها گلهاست که زمینهی نقاشی را ساختهاند و نقاش به تفصیل به آنها پرداخته است. زمینهها در نقاشیهای صفا بهشتی و افسانهای جلوه میکنند و همچنین در تعدادی از آنها تیره و تاریک و تلخ تصاویر ارجاعی آشکار به سوژهی گل و مرغ میدهند اما ابعاد بزرگ نقاشیها این ارجاع را وارونه میکند. تصاویر گلها در مقیاس اصلی و حتی بزرگتر واقعیتر بنظر میرسند در قیاس با نمونههای مینیاتوری که روی جلدهای لاکی و قلمدانها و نمونههای چاپی که بر روی بشقابهای ملامینی دیدهایم. گویی که نقاش به باغی شبیه به نمونهی ایرانی شدهی باغهای قلمرو الفها در مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها دسترسی داشته و در آنها پرسه زده و این قابها را از روی آن نمونهها ساخته است. نقاشیهای یاسمن صفا چیزی شبیه به جلوههای ویژه است. میخواهد کیفیتی باور پذیر ارائه دهد و شما را به درون خود وارد کند.
اما پرندهها که روی شاخهها نشسته کشیده نشدهاند و در برخی از آنها به هنگام پریدن کشیده نشدهاند و هی نیستیشان بیشتر و بیشتر به چشم میآید. مانع از ورود ما به قاب میشوند. آنها مانند حفرههای کوچک نور در میان انبوه گلها و شاخهها و برگها نوید نور را میدهند. کورسویی که دروغ است. اگر نزدیک شوید جای خالی پرندهها پارچه سفید بوم نقاش است و پشتش دیوار گالری.
شباهنگ طیاری