تهران،
تهران | کريم خان زند | خيابان خردمند شمالي | کوچه دي | پلاک 12
30 آذر21 December - 24 دی 139714 January 2019
ا ضرب های پویای قلم مو و کاردک، سلمان خوشرو شیفتگی ذاتی خود با زندگی، تکامل و انسانیت را به تصویر می کشد. خطوط بیرونی پیکرهایی که به زیبایی شکل گرفته اند جزو مشخصه های آثار او هستند. این پیکرهای قدرتمند مستقیما" به غزایز و نیروهای نخستین طبیعت انسانی اشاره دارند. همانقدر که قدرت و توانائی انسان در عمق این نقاشی ها به چشم می آیند، ضعف و کمبودهای وجودی انسانها که در پس ذهن نقاش حاضر بوده اند، نقش بازی می کنند.
در این حضور قدرتمندانه بدن مرد، کشمکش و تنازع طبیعت انسانی به خوبی تصویر میشوند: انسان در برابر انسان، در برابر طبیعت و در برابر خود. در عین حال در برخی از نقاشی ها که انسان از درون آب و یا جنگل و برگ و شاخ درختان گذر و ظهور می کند، هنرمند پیشنهاد مصالحه و آشتی بین انسان و طبیعت را انتقال میدهد: انسان برای طبیعت و از طبیعت.
ذات پرمعنا و دینامیک این مجموعه از آثار، خود ثبت دراماتیک و نمایشی "عمل نقاشی" نیز هستند؛ شدت و قدرت و همچنین سرعت. لایه های سنگین رنگ خود نشان دهنده کشمکش داخلی و انرژی هستند. سنگینی دست هنرمند که در ضربه های قلم مشهود هستند به نوعی نمایشگر درجه کشش و کنشی هستند که در نتیجه آن لایه های غلیظ رنگ در فضا معلق می مانند. حرکت مهم ترین و برترین بخش از عمل نقاش هستند، و در آخرین نقاشی ها سرعت در خطوط و لایه ها، پیکرهایی تقریبا انتزاعی را شکل می دهند.
قابلیت لمس و یساوایی در این آثار، همراه با ژست و حالت پیکرها، یادآور طراحی ها و حکاکی های مرمرین هنرمندان کلاسیک جهان هستند، و بخشی از ادراک بصری هنرمند را شکل می دهند. این حس و حال لمس شدنی در پرتره ها و پیکرهای رئالیستی هنرمند در مجموعه های قبلی نیز وجود داشته. همین کنکاش در مجسمه های اخیر که از سیم های ساده ساخته شده اند نیز مشاهده می شود. تمایل هنرمند به ایجاد تنش و نمایش قدرت انسانی در این آثار نیز مشهود است. بخصوص در حجمی که در آن سر انسان در حالتهای مختلف در چرخش است و تلاش می کند به توازن و ثبات برسد. هنرمند شیفتگی خود با علم و فیزیولوژی، بخصوص نورون ها ( دستگاه عصبی یاخته ها) که پیامها را از سلولی به سلول دیگر منتقل می کنند و کنش و ضرب و ضربان را شکل می دهند به تماشا می گذارد. عنوان نمایشگاه هم برگرفته از همین فعل و انفعال است که خود پیامی برای ارتباط گرفتن را مخابره می کند. در دنیای شوریده ی که یورش تصویر بخشی از هر ثانیه زندگی است، این پرتره های بدون صورت، نگاهی اجمالی به دغدغه های روانی و درونی انسانها هستند. هنرمندان این توانایی را دارند که بیننده را به درون یک تک تصویر قدرتمند کشانده و برای چند لحظه از زمان درگیری ها و احساسات دیگری را به او نشان دهند.
در این حضور قدرتمندانه بدن مرد، کشمکش و تنازع طبیعت انسانی به خوبی تصویر میشوند: انسان در برابر انسان، در برابر طبیعت و در برابر خود. در عین حال در برخی از نقاشی ها که انسان از درون آب و یا جنگل و برگ و شاخ درختان گذر و ظهور می کند، هنرمند پیشنهاد مصالحه و آشتی بین انسان و طبیعت را انتقال میدهد: انسان برای طبیعت و از طبیعت.
ذات پرمعنا و دینامیک این مجموعه از آثار، خود ثبت دراماتیک و نمایشی "عمل نقاشی" نیز هستند؛ شدت و قدرت و همچنین سرعت. لایه های سنگین رنگ خود نشان دهنده کشمکش داخلی و انرژی هستند. سنگینی دست هنرمند که در ضربه های قلم مشهود هستند به نوعی نمایشگر درجه کشش و کنشی هستند که در نتیجه آن لایه های غلیظ رنگ در فضا معلق می مانند. حرکت مهم ترین و برترین بخش از عمل نقاش هستند، و در آخرین نقاشی ها سرعت در خطوط و لایه ها، پیکرهایی تقریبا انتزاعی را شکل می دهند.
قابلیت لمس و یساوایی در این آثار، همراه با ژست و حالت پیکرها، یادآور طراحی ها و حکاکی های مرمرین هنرمندان کلاسیک جهان هستند، و بخشی از ادراک بصری هنرمند را شکل می دهند. این حس و حال لمس شدنی در پرتره ها و پیکرهای رئالیستی هنرمند در مجموعه های قبلی نیز وجود داشته. همین کنکاش در مجسمه های اخیر که از سیم های ساده ساخته شده اند نیز مشاهده می شود. تمایل هنرمند به ایجاد تنش و نمایش قدرت انسانی در این آثار نیز مشهود است. بخصوص در حجمی که در آن سر انسان در حالتهای مختلف در چرخش است و تلاش می کند به توازن و ثبات برسد. هنرمند شیفتگی خود با علم و فیزیولوژی، بخصوص نورون ها ( دستگاه عصبی یاخته ها) که پیامها را از سلولی به سلول دیگر منتقل می کنند و کنش و ضرب و ضربان را شکل می دهند به تماشا می گذارد. عنوان نمایشگاه هم برگرفته از همین فعل و انفعال است که خود پیامی برای ارتباط گرفتن را مخابره می کند. در دنیای شوریده ی که یورش تصویر بخشی از هر ثانیه زندگی است، این پرتره های بدون صورت، نگاهی اجمالی به دغدغه های روانی و درونی انسانها هستند. هنرمندان این توانایی را دارند که بیننده را به درون یک تک تصویر قدرتمند کشانده و برای چند لحظه از زمان درگیری ها و احساسات دیگری را به او نشان دهند.
نازیلا نوع بشری