تهران،
خیابان سنایی، خیابان شاهین (خدری)، پلاک ۱۸، طبقه ی اول
7 مهر29 September - 18 مهر 140210 October 2023
گالری اُ نخستين نمايش انفرادی ستاره افضلی (م. ۱۳۶۶ نایین) را با عنوان “طبیعت معلق” برگزار میکند.
در این مجموعه، ستاره افضلی لایههای عمیق و پنهانتری از تجربه زیستهاش در معرض درد را به زیر ذرهبین برده است.
آثار “طبیعت معلق” شامل طراحیهایی با مداد و راپید در ابعاد متفاوت بزرگ، کوچک و متوسط و حجمهایی در ابعاد متوسط و کوچک از جنس رزین اپوکسی است؛ مجموعهای که در آن هنرمند با استفاده از بیانی بینالمللی و کمتر بومی، دست زده است به کشف جهانش در لحظات رنج و نارضایتی، تجربه زیستهاش از پذیرش و عدم پذیرش واقعیتی زنده به نام درد و تلاشش برای درمان یا سازش با آنها. در آثار او اگرنه عمیقترین و درونیترین لایه آسیبدیده ازنیروهای بیرونی که تجربه درد را شکل میدهند میبینیم، که اثرات به شدت عمیقی که درد در نهاد او، شخصا، و فراتر از آن درد در نهاد ما، عموما، میگذارد ترسیم شده است.
طراحیها به سمت بیرنگی پیش رفته، حال آنکه حجمها با رنگ قالب قرمز نمایان میشوند. آنجا که بافت اهمیت بیشتری دارد، رنگ نیست و آنجا که بافت تقلیل یافته و بیانی آنی نیاز است، رنگ آنهم قرمز این نقش را ایفا میکند.
آثار در اولین مواجهه بیانگر بافت اورگانیک بدن است، خواه این بدن از آن انسان است خواه موجودی دیگر. خواه زنده است، خواه بیجان. هنرمند با به کار گیری تکنیکهای مختص به مدیومهای استفاده شده، تصور رایج از یکپارچگی بافت زنده را چه در طراحیها و چه در حجمها برهم میزند. در راستای مطالعهاش ابعاد جدیدی به آنها میبخشد. ابعاد جدید، آنچه پنهان بود را بیان میکند.
خود، این آثار را مسیری در جهت کشف، فائق شدن و التیام دردش میداند.
در این مجموعه، ستاره افضلی لایههای عمیق و پنهانتری از تجربه زیستهاش در معرض درد را به زیر ذرهبین برده است.
آثار “طبیعت معلق” شامل طراحیهایی با مداد و راپید در ابعاد متفاوت بزرگ، کوچک و متوسط و حجمهایی در ابعاد متوسط و کوچک از جنس رزین اپوکسی است؛ مجموعهای که در آن هنرمند با استفاده از بیانی بینالمللی و کمتر بومی، دست زده است به کشف جهانش در لحظات رنج و نارضایتی، تجربه زیستهاش از پذیرش و عدم پذیرش واقعیتی زنده به نام درد و تلاشش برای درمان یا سازش با آنها. در آثار او اگرنه عمیقترین و درونیترین لایه آسیبدیده ازنیروهای بیرونی که تجربه درد را شکل میدهند میبینیم، که اثرات به شدت عمیقی که درد در نهاد او، شخصا، و فراتر از آن درد در نهاد ما، عموما، میگذارد ترسیم شده است.
طراحیها به سمت بیرنگی پیش رفته، حال آنکه حجمها با رنگ قالب قرمز نمایان میشوند. آنجا که بافت اهمیت بیشتری دارد، رنگ نیست و آنجا که بافت تقلیل یافته و بیانی آنی نیاز است، رنگ آنهم قرمز این نقش را ایفا میکند.
آثار در اولین مواجهه بیانگر بافت اورگانیک بدن است، خواه این بدن از آن انسان است خواه موجودی دیگر. خواه زنده است، خواه بیجان. هنرمند با به کار گیری تکنیکهای مختص به مدیومهای استفاده شده، تصور رایج از یکپارچگی بافت زنده را چه در طراحیها و چه در حجمها برهم میزند. در راستای مطالعهاش ابعاد جدیدی به آنها میبخشد. ابعاد جدید، آنچه پنهان بود را بیان میکند.
خود، این آثار را مسیری در جهت کشف، فائق شدن و التیام دردش میداند.