تهران،
خیابان ایرانشهر ، کوی برفروشان، پلاک ۱۶
8 آبان30 October - 10 آذر 13941 December 2015
رنج بازیگوشانه
هجوم همه جانبه ای که در بطن آثار علیرضا آدم بكان است، هرگز متوقف نمی شود و میان ایده ی بنیادین و آنچه در نهایت به سرانجام می رساند دائم می توان این هجوم را حس کرد. تاکیدها و پرش های رنگ و حرکات اندام در هر اثر به گونه ایست که انگار هنرمند به بوم سفید یورش برده . نوعی از هنر که در آن روان هنرمند مدام در تنزل وصعود است و هنر در این مرحله به معنایی فراتر از تکنیک های معمول دست پیدا می کند و نوعی هنر درمانی در آن است. یعنی انگار هر آنچه نقاش را می آزارد، از کلیات هستی اش تا جزییات اجتماعی، ریز به ریز ترجمه می شود به نقش و بافت . از این روست که مجموعه ی تازهی علیرضا آدم بکان می تواند یکی از دقیق ترین بازتاب های جامعه کنونی ما باشد. ما معاصران تب وتاب های اجتماعی، با رنگ های جیغ و صداهایی کش دار در همه طرف، مایی که نگرانی ها و تنش دائم جزیی از شهرنشینی مان شده است و مؤلفه های اجتماعی مان از ریخت افتاده. در مجموعه ی اسر این موقعیت است که به چالش کشیده می شود. موقعیتی که در آن انسان ها بدون هویت مستقل و اختیار همچون موج زدگان افتاده به دریا، از این سو به آن سو کشیده می شوند و بودگیشان همواره دستخوش تغییر است. همچنین بدون نگاه به مذهب نمی شود آثار مجموعه ی أسر را بررسی نمود. مذهب و جهان اسطوره وارش به رسم آشنای نقاش، از زاویه ی فیگورها و آدم های درون آن، از معبر داستان ها و روایات مذهبی وارد بوم شده است و نقاش رنج یا شوری که آن مفهوم، به بشر معاصر ایرانی تحمیل می کند روایت کرده . در نتیجه شاید بتوان آثار او را حاوی رنج بازیگوشانه ای دانست که زبان شخصی و محیط اختصاصی عليرضا آدم بكان را ایجاد کرده است و او را پیش می برد. بازیگوشی نقاش را می توان در ریز به ریز جزییات کشف نمود. با نگاهی دقیق تر به نشانه های جزیی گاه مبهم و گاهی واضح بر میخوری که نشان میدهد نقاش فرای ایده ی اصلی و نقش و رنگ ، برای خود برجا گذاشته و اغلب این نشانه های ریز قراردادهای شخصی او هستند با خودش. مهم ترین این قراردادها فرم و طراحی زیرین کار هستند. انگار رنگ در آثار او مشغول سخن گفتن با من و توی بیننده است و فرم زیربنایی سخن و بیان خود هنرمند است با خود. بنابراین می توان گفت فرم در آثار آدم بكان واگویه ی اصلی ست و رنگ پس از آن و در پی بیانی برون ریزتر به کار گرفته شده . اما سرانجام این رنگ است که روایت را کامل می کند. با این حال روایتی که در تمامی آثار موجود است روایتی تلخ است. داستان انسانی محتضر که در آب غرقه شده یا سر بریده و بدنش متلاشی شده. روایتی که اگر خوانش از اجتماع بدانیمش، شاید از منظر بعضی ها غلو شده و بدبینانه به حساب آید و از نگاه بعضی دیگر حق و حقیقتی که می توان پیرامون مان حسش کرد. هرچه هست این روایت شخصی هنرمند است و قصهای موشکاف؛ از میان قصه های زمان ما.
صالح تسبیحی - پاییز ۱۳۹۴
هجوم همه جانبه ای که در بطن آثار علیرضا آدم بكان است، هرگز متوقف نمی شود و میان ایده ی بنیادین و آنچه در نهایت به سرانجام می رساند دائم می توان این هجوم را حس کرد. تاکیدها و پرش های رنگ و حرکات اندام در هر اثر به گونه ایست که انگار هنرمند به بوم سفید یورش برده . نوعی از هنر که در آن روان هنرمند مدام در تنزل وصعود است و هنر در این مرحله به معنایی فراتر از تکنیک های معمول دست پیدا می کند و نوعی هنر درمانی در آن است. یعنی انگار هر آنچه نقاش را می آزارد، از کلیات هستی اش تا جزییات اجتماعی، ریز به ریز ترجمه می شود به نقش و بافت . از این روست که مجموعه ی تازهی علیرضا آدم بکان می تواند یکی از دقیق ترین بازتاب های جامعه کنونی ما باشد. ما معاصران تب وتاب های اجتماعی، با رنگ های جیغ و صداهایی کش دار در همه طرف، مایی که نگرانی ها و تنش دائم جزیی از شهرنشینی مان شده است و مؤلفه های اجتماعی مان از ریخت افتاده. در مجموعه ی اسر این موقعیت است که به چالش کشیده می شود. موقعیتی که در آن انسان ها بدون هویت مستقل و اختیار همچون موج زدگان افتاده به دریا، از این سو به آن سو کشیده می شوند و بودگیشان همواره دستخوش تغییر است. همچنین بدون نگاه به مذهب نمی شود آثار مجموعه ی أسر را بررسی نمود. مذهب و جهان اسطوره وارش به رسم آشنای نقاش، از زاویه ی فیگورها و آدم های درون آن، از معبر داستان ها و روایات مذهبی وارد بوم شده است و نقاش رنج یا شوری که آن مفهوم، به بشر معاصر ایرانی تحمیل می کند روایت کرده . در نتیجه شاید بتوان آثار او را حاوی رنج بازیگوشانه ای دانست که زبان شخصی و محیط اختصاصی عليرضا آدم بكان را ایجاد کرده است و او را پیش می برد. بازیگوشی نقاش را می توان در ریز به ریز جزییات کشف نمود. با نگاهی دقیق تر به نشانه های جزیی گاه مبهم و گاهی واضح بر میخوری که نشان میدهد نقاش فرای ایده ی اصلی و نقش و رنگ ، برای خود برجا گذاشته و اغلب این نشانه های ریز قراردادهای شخصی او هستند با خودش. مهم ترین این قراردادها فرم و طراحی زیرین کار هستند. انگار رنگ در آثار او مشغول سخن گفتن با من و توی بیننده است و فرم زیربنایی سخن و بیان خود هنرمند است با خود. بنابراین می توان گفت فرم در آثار آدم بكان واگویه ی اصلی ست و رنگ پس از آن و در پی بیانی برون ریزتر به کار گرفته شده . اما سرانجام این رنگ است که روایت را کامل می کند. با این حال روایتی که در تمامی آثار موجود است روایتی تلخ است. داستان انسانی محتضر که در آب غرقه شده یا سر بریده و بدنش متلاشی شده. روایتی که اگر خوانش از اجتماع بدانیمش، شاید از منظر بعضی ها غلو شده و بدبینانه به حساب آید و از نگاه بعضی دیگر حق و حقیقتی که می توان پیرامون مان حسش کرد. هرچه هست این روایت شخصی هنرمند است و قصهای موشکاف؛ از میان قصه های زمان ما.
صالح تسبیحی - پاییز ۱۳۹۴