محسن وزیریمقدم از جمله شاخصترین هنرمندان نسل اول نقاشی نوگرای ایران است که آثاری بدیع با رویکرد مدرنیستی خلق کرده است. او با بهکارگیری شیوهای شخصی و منحصر به فرد در استفاده جسورانه از مواد و مصالح غیرمتعارف، دست به خلق آثاری زده که تا به امروز، تازگی و خلاقانه بودن خود را حفظ کردهاند. شننگاری یا ترکیببندیهای شنی از شاخصترین دورههای هنری محسن وزیریمقدم است که اثر حاضر نمونهای بسیار زیبا از این مجموعه است. این اثر در سال ۱۳۴۱ خلق شده، یعنی دقیقاً همان سالی که با ارایه اثری مشابه با عنوان «پنجه بر خاک»، نام هنرمند در سیویکمین دوره بینال ونیز مطرح میشود. این مجموعه کارها، رویکرد منحصر به فردی در نقاشی انتزاعی ایران بهحساب میآید که هنرمند با بهکارگیری و ترکیب ماسههای قهوهای، سیاه و روشن بر سطح بوم به آنها دست یافته است. وی از اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، نقاشی بازنمودی را کنار گذاشته و به پژوهش و تجربه استفاده از ماده، بافت و امکانات بیان تصویری با سطوح مختلف میپردازد. این نقاشیهای انتزاعی که با حرکتهای سریع دست ساخته شدهاند، مشخصاً تأثیرات جنبش هنر بیفرم (Art Informel) را نشان میدهند. وزیریمقدم در جستوجوی شیوهای خاص و بیانی شخصی در کاربست ماده، به طوری که خود روایت کرده، سرانجام در سال ۱۳۳۸ در سواحل پوشیده از ماسههای سیاه دریاچه آلبانو (جنوب شرقی رم)، به هدف خود میرسد. به گفته او: «من برای خنداندن دوستانم ماسه سیاه را برداشتم و خودم را سیاه کردم. ناگهان اثر شیارهایی که از حرکت انگشتانم بر روی ماسه پدید آمده بود، مرا به تفکر انداخت. اندیشهای تازه در ذهنم بیدار شد؛ تصویر خاکبازیهای دوران کودکی در برابرم تجسم یافت. خاطره چیزی که زمانی انجام داده بودم. یک بازی به ظاهر بیهدف ناگهان به یک تجربه تجسمی عمیق تبدیل شد. بازی من در برابر چشمان کنجکاو دوستانم پایان گرفت. کیسهای از ماسه برداشتم و به رم برگشتم. شکلیابی بر روی ماسه سرگرمی جالبی بود، ولی ماهها طول کشید تا توانستم شیارهایی را که بر دل خاک نقش میزدم، بر روی بوم ثابت کنم»[۱]. شننگاریهای وزیریمقدم، علاوه بر اینکه به یکی از جدیترین جریانهای هنر مدرن مربوط میشود، ارجاعاتی به پریمیتیویسم یا نوعی بدویتگرایی در هنر دارند. حتی میتوان دورتر رفت و آنها را همتراز نقاشیهای دیواری انسان نخستین با دست در غارهای باستانی دانست. به همین جهت میتوان تأثیری از هنر تجریدی و چکیدهنگارانه سپیدهدم تاریخ را بر آثار این هنرمند ردیابی کرد. دقیقاً از همینرو بسیاری از منتقدان غربی از جمله توروکو لیوری، ماریو بوسالی و یا جولیو کارلو آرگان، اهمیت بهسزایی برای این دوره از کارهای وزیریمقدم قایل شدهاند. به عنوان مثال لائورا تورکو لیوری، منتقد ایتالیایی در خصوص این دوره از کارهای او مینویسد: «بر جای گذاردن علامتها و نوشتههایی ماندگار بر روی ماسه و شن، همانند آن است که به میزانی کوچک، از خداوندگاری تقلید کنیم که اندیشه خود را درون زمین و بر زمین، با حرکتی که آنی است و پر معنا، حک میکند. سپس زمین از ژرفای خود، آن اندیشه را درمییابد و بازتاب میدهد و آن را از راه ارتعاشاتی که همسو و همنوای طبیعتند، به ریشه گیاهان و به خاکی که موجودات زیستمند بر روی زمین آن گام مینهند و به آبی که فراگیر دیگر موجودات غرق در آن است، میرساند. حرکتی آنی برای اثری ماندگار بر روی ماسه و شن، شکوفاییبخش آثار وزیری است و همین جا است که مجموعه شننگاریهای او، به مثابه بیان نیاز سازندهاش به پیوستن به کلیتی همسو و همنوای طبیعت که خواستار پیوند با گردش مدام حیات است، رخ میکند. تماس و آمیزش دست با خاک و ماسه، به ریشههای اصیل ما بازمیگردد. به آب و به دریا. به سخن دقیقتر آستانهای گشوده میشود که در پی گذار از آن، لایه سرزنده خاکی که زایای گیاهان است، به این جهان میآید و این چیزی است که باید بتوانیم در تابلوهای شنی وزیری جستوجو کنیم»[۲].
[۱] . پیشگامان هنر نوگرای ایران: محسن وزیری مقدم، به کوشش رویین پاکباز و یعقوب امدادیان، موزه هنرهای معاصر تهران، ۱۳۸۳: ۴۱. [۲] . همان، ترجمه دکتر منصور فلامکی از ایتالیایی، ص۸.