نقاشیهای هانیبال الخاص واجد نوعی اکسپرسیونیسم روایی است که در بر محور مضامینی اساطیری، مذهبی و اجتماعی شکل میبندد. الخاص بدون شک از تاثیرگذارترین و جریانسازترین معلمین مدرنیسم در ایران بود. الخاص به شعر و ادبیات عشق میورزید و خود اهل قلم بود و در کانون نویسندگان ایران هم عضویت داشت. در دههی پنجاه برای روزنامهی کیهان نقد هنری مینوشت. بعدها مجموعهای از این نقدها، خاطرات و دیگر نوشتههایش را در کتاب بیپرده با آفتاب منتشر کرد.
هانیبال الخاص اهل کرمانشاه بود. در خانوادهی آشوری بهدنیا آمد. از کودکی به نقاشی علاقمند بود و برای مجلاتی نظیر توفیق کاریکاتور میکشید. پس از مهاجرت به تهران مقدمات حرفهای نقاشی را نزد جعفر پتگر آموخت. نه علاقهی چندانی به شیوهی آکادمیک نقاشی داشت و نه بهسبب لرزش دست توفیق چندانی در این سبک کاری به دست آورد. در این حین تحت تاثیر نقاشی قهوهخانهای که باب روز بود قرار گرفت و به سمت ویژگیهای بیانی این سبک سوق پیدا کرد. الخاص برای ادامهی تحصیل عازم امریکا شد و ابتدا در دانشگاه لایولا، شیکاگو به فلسفه و ریاضیات پرداخت. سپس به انستیتو هنر شیکاگو رفت و مدارج کارشناسی و کارشناسی ارشد هنر را در این دانشگاه گذراند. پس از پایان تحصیلات در سال 1338 به ایران بازگشت و مجموعههایی از آثارش را در انجمن ایران و آمریکا و موزه رضا عباسی به نمایش گذاشت. دوسال بعد گالری گیلگمش را در تهران تاسیس کرد. گیلگمش نقش مهمی در حمایت از نسل جدید هنرمندان نوگرا ایفا کرد؛ پیلارام، بروجنی، دادخواه، محمود زنگنه و ... از هنرمندانی بودند که به همین واسطه به جامعهی هنری ایران معرفی شدند. او در سالهای پس از انقلاب هم بین ایران و آمریکا در رفت و آمد بود و نقاشی تدریس میکرد.
نقاشیهای فیگوراتیو هانیبال الخاص بخش مهمی از تجربیات هنر مدرن ایران را شکل میدهد. این هنرمند آشوریتبار، روایتگری هنر ایرانی را با تمثیلهای اسطورهای درآمیخت و با بهرهگیری از فضاسازیهای اکسپرسیو به آثار خود را هویتی متمایز داد. رویین پاکباز دربارهی آثار الخاص مینویسد: «... از اواسط دههی 1340، به ترکیببندیهای پیچیدهتر با رنگهای تند و گاه همراه با نوشتههای توضیحی روی آورد. اسطورههای کهن، نقشبرجستههای آشوری و هخامنشی، شمایلهای مسیحی، دیوارنگارههای استادان مکزیکی و نقاشیهای گوگن الهامبخش او بودند. به ادبیات و بهویژه شعر نو بسیار علاقه داشت و شماری از نقاشیهایش را بر اساس اشعار نیما، شاملو، فروغ و دیگران خلق کرد.» در نقاشیهای الخاص انسان حضور همیشگی و پرتکرار دارد. خود او در این باره میگوید: « بیشتر دوست داشتم بروم در کلاسهای مدل زنده، نقاشی کنم. در همان کلاس بود که برای اولین بار کارهای ذهنی کردم. آن کار ذهنی پر از صورتهای آدم بود. تخیلات بیشتر روی کارهایی بود که در آن اندام انسان و چهره انسان بود، ولی اولین باری که در کارهایم موضوعی را نگه داشتم و تکرارش کردم و بعدها به صورت امضاء کارهای من شد، وفور آدم بود».
اولین حضور هانیبال الخاص در حراجها به خرداد سال 1392 (می2013) به خانه حراج تهران بازمیگردد.