هنرهای تجسمی؛ زبانی که فریادش دیرپاست
در این بزنگاه تاریخی، هنر نیز همچون تمامی عرصه‌ها با پرسش‌هایی بنیادی مواجه شده است: هنرمند در قبال مبارزات سیاسی و اجتماعی چه رسالتی دارد؟ یا، اساساً، چه نسبتی میان هنر و مبارزه برقرار است؟ وقتی مشخصاً به هنرهای تجسمی فکر می‌کنیم و امکانات و محدودیت‌های خاص این حوزه از هنرها را در نظر می‌آوریم، پرسش‌هایی از این دست شکل حادتری به خود می‌گیرد و مواضع هنرمند و نهادهای هنری و مخاطبان آن‌ها را به چالش می‌کشد. در طوفان وقایع، ایستادن و درنگ کردن بر سر این پرسش‌ها و بازاندیشی دربار‌ه‌ی آن‌ها، دشوار است، اما نمی‌توان از زیر بار ضرورت آن شانه خالی کرد. حسین گنجی در یادداشت حاضر به چند و چون کنش/واکنش هنرمندان تجسمی در قبال وقایع سیاسی و اجتماعی پرداخته است.
26 آبان 1401
همه‌ی کارها به بازار هنر نمی‌رسند: مارکت در تصرف کدام هنرمندان است؟ 10 بهمن 1401
به سبب محدودیتی که در بازار هنر بر عرضه اعمال می‌شود، این بازار ماهیتی بسیار استثنایی دارد، در آن حد که بسیاری از اقتصاددانان از تبیین آن در قالب تعابیر مرسوم اِبا داشته‌اند؛ مهرنوش علی مددی در این مقاله به بررسی ماهیت این بازار در رابطه با بازیگران اصلی و چگونگی ورود به آن پرداخته است.
هنرهای تجسمی؛ زبانی که فریادش دیرپاست 26 آبان 1401
در این بزنگاه تاریخی، هنر نیز همچون تمامی عرصه‌ها با پرسش‌هایی بنیادی مواجه شده است: هنرمند در قبال مبارزات سیاسی و اجتماعی چه رسالتی دارد؟ یا، اساساً، چه نسبتی میان هنر و مبارزه برقرار است؟ وقتی مشخصاً به هنرهای تجسمی فکر می‌کنیم و امکانات و محدودیت‌های خاص این حوزه از هنرها را در نظر می‌آوریم، پرسش‌هایی از این دست شکل حادتری به خود می‌گیرد و مواضع هنرمند و نهادهای هنری و مخاطبان آ...