مناظر گسترده و بیکران نقاشیهای شیرین اتحادیه، برآمده از کندوکاو درونی هنرمند با خود است. نقاش در این چشماندازهای وسیع، نه چیزی در بیرون، که بیان خویشتن را طلب میکند. خاک، کوه و گیاهانی که با خاک در ارتباطند، دغدغه ذهن جستوجوگر وي در تمامی دورههای کاریاش بوده است.
برخورد آزاد با تکنیک سبب شده هنرمند از هرآنچه با بیان درونیاتش در نقاشی متناسب است، بهره گیرد. رنگ، پودر، چسب و کاغذ در اثر حاضر تجسمی از ادراك لامسه و حس اشیاء را که اتحادیه بسیار مهم میداند، ارائه کردهاند. این اثر، منظرهای اکسپرسیونیستی، حسی و آنی است که به دلیل خلاصگی در فرمهای بهکار رفته در تصویر، به مرز انتزاع رسیده است.
استفاده از رنگهای درخشان بهخصوص رنگهای گرم، تابلویی پرانرژی را شکل داده که ضربهقلمهای مورب این انرژی را شدت میبخشد. به دلیل بهرهگیری از رنگ قرمز بر زیرساخت آبی روشن، گویی بستر بوم در تب و تاب یک آتشفشان قرار گرفته که بر رودهای آرام زمینه میجوشد؛ کاربرد رنگهای قرمز – نارنجی و زرد درخشان در مرکز تابلو، این حس را تشدید میکند. گویی روح نقاش، در ناخودآگاه خود میسوزد و شعله میکشد و بدین سان واقعیت را از درون «منعکس» میکند. «انعکاس» در بینش شیرین اتحادیه نقشی کلیدی دارد و پیشینه آن را در نقاشیهای آیینه و آیینههای شکسته وی میتوان یافت. او میگوید: «به نظر من جهان در آدم انعکاس پیدا میکند و انسان آن را از درون بیرون میکشد و به نقش درمیآورد. در واقع زمین، کوه و خاک در خود انعکاس یافته و من آن را روی بوم نقاشی میکشم»
[۱].
بدین ترتیب آشوب دشتی بینهایت گسترده و چشماندازی وسیع، در دستان شیرین اتحادیه به نظم درآمده و نقاشي او توازنی کلی یافته است.
[۱] . گفتوگو با شیرین اتحادیه، مجله تندیس، ش ۱۸۳، شهریور ۱۳۸۹.